مسئولیت شخصی
مسئولیت شخصی
نپذیرفتن مسئولیت شخصی دلیل اصلی احساس شکست و ناتوانی میباشد.
مسئولیت شخصی را می توان چنین تعریف کرد:«ایفای نقش پدیدآورندگی در خلق زندگی، عواطف، رنج، و اشتیاق برای کنترل خویش کنترلی در موقعیت های فردی» (Overholser, 2005) . افرادی که مسئولیت شخصی را می پذیرند، مالک بازی خود می شوند. تصدیق اینکه آنها چه نقشی در فرایندهای زندگی شان دارند آنها را قادر می سازد که بر چالش هایی که پیش رو دارند، غالب شوند.
وقتی فردی می گوید«این تقصیر من نیست» یا «کس دیگری باید تغییر کند» دلالت بر این دارد که او دیگران را مسئول مشکلات خود می داند و چه بسا دیگران (همسر، فرزند، رئیس و …) را برای مشکلات خویش سرزنش کند. هرچقدر که فردی کمتر مسئولیت فردی را بپذیرد یعنی با چالش بزرگتری دست به گریبان است.
روان شناسان بزرگ، پذیرش مسئولیت شخصی به عنوان عامل تغییر را اولین قدم و کلید موفقیت در مدیریت موثر موقعیت های مشکلدار می دانند. تا زمانی که فردی خود را چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم، در مرکزیت یک موقعیت نیابد و مسئولیت فردی را نپذیرد، هیچ تغییری اتفاق نخواهد افتاد.
پژوهش های متعددی نشان داده اند که سطح پایین پذیرش مسئولیت شخصی، مرتبط است با سلامت روانی کمتر، احساس ناتوانی، و کیفیت پایین رابطه در روابط زناشویی. مثلا هرچقدر که همسران، رفتار منفی همسرشان را به عوامل خارجی نسبت دهند، رضایتشان از زندگی کمتر است.
چگونه انکار مسئولیت شخصی باعث احساس شکست می شود؟
وقتی دیگران را به خاطر مشکلاتتان سرزنش می کنید، تلاش خواهید کرد که رفتار آنهایی را که متهم کردید را تغییر دهید تا شرایط خودتان بهتر شود. این باعث می شود که دلسردی و خستگی تان بیشتر شود. همانطور که گلاسر (Glassr, 2010) برجسته کرده است، تنها کسی که می توانید تغییر دهید خودتان هستید.
علاوه بر این، وقتی به خود می گویید که برای بهبود شرایطتان باید کس دیگری تغییر کند، شما قدرت کنترل موقعیت خود را به دیگری داده اید.
از طرف دیگر، پذیرش مسئولیت فردی توام است با احساس آزادی. شما قدرت می یابید که بهترین تصمیم را بگیرید و اینکه چگونه به هر موقعیت پاسخ دهید.
مسئولیت شخصی معادل مسئولیت فراگیر نیست
ممکن است فکر کنید که منصفانه نیست که تمامی مسئولیت یک موقعیت را متوجه خود کنید. توجه کنید که مسئولیت شخصی به معنی تحمل مسئولیتی فراگیر نیست. در واقع، کسانی که خود را مقصر همه مشکلات می دانند، دچار افسردگی هستند. مسئولیت شخصی یعنی تخصیص منطقی و دقیق مسئولیت در ارتباط با مسبب یک موقعیت. مثلا وقتی زیردست شما کارش را به درستی انجام نمی دهید از خود بپرسید:«من در این موقعیت چه نقشی داشتم؟». شاید شما متقاعد شوید که به اندازه کافی انگیزه و حمایت نداشته اید. بنابراین پذیرش مسئولیت شخصی باعث می شود که به سهم خود، تغییر لازم را انجام دهید.
موانع موجود در پذیرش مسئولیت فردی
1- خطای تخصیص بنیادی
خطای تخصیص بنیادی به معنی تمایل به بیش تخمین زدن فاکتورهای شخصیتی در رفتار دیگران و کم تخمین زدن تاثیر فاکتورهای محیطی است. این باعث می شود که تمام تقصیرها را متوجه فرد کنیم نه موقعیتی که فرد در آن قرار دارد. و گاهی اوقات خود ما هستیم که باعث ایجاد یک موقعیت مشکل دار شده ایم که در آن موقعیت دیگران رفتاری را بروز می دهند که مطابق میل ما نیست.
2- مکانیسم دفاعی
وقتی خطری را احساس کنید، مکانیزم دفاعی به کار می آید تا ما را از عواطف، افکار و رفتارهای نامطلوب، محافظت کند. مکانیزهای دفاعی متعددی وجود دارد و آنها در سطح ناخودآگاه فعالیت می کنند. حتی وقتی ما آنها را به کار می گیریم از آن مطلع نیستیم. مکانیزم های دفاعی باعث می شود که هوشیاری ما کاهش یافته و نتوانیم یک موقعیت را به صورت عقلانی ارزیابی کرده که در نتیجه نسبت به نقش خود در یک موقعیت معین، غافل و کور می شویم.
3- کوری روانی
واقعیت این است که آنقدر که فکر می کنیم، خود را نمی شناسیم. شما بهترین شخص برای ارزیابی و فهم فرایندهای ذهنی تان مانند افکار و احساساتتان هستید. اگرچه، شما در موقعیت های خیلی مطلوب و یا خیلی نامطلوب، مانند جذابیت ها، هوش، دوست داشتنی بودن، احتمالا خود را به خوبی نمی شناسید. چرا؟ چون خودآگاهی ما توسط نیاز ما به احساس خوب در مورد خودمان، مغشوش می شود. هیچکس دوست ندارد خود را نسبت به دیگران ، دارای هوش و جذابیت کمتری بداند. در نتیجه، فهم ما توسط نقاط کور روانی ما محدود شده است. نقاط کور روانی توسط ترس ها، آرزوها، انگیزه های ناخودآگاه، ایجاد شده است. بنابراین، ما به صورتی مه آلود، خود را درک کرده و خود را به گونه ای که دیگران ما را می بینند، نمی بینیم.
آغاز پذیرش مسئولیت شخصی
یادبگیرید که خطاهای خود را بپذیرید و بازخوردهای صادقانه از طرف دوستان نزدیک و خانواده را برای کسب تصویر دقیق تری به اینکه چگونه به یک موقعیت پاسخ می دهید، بپذیرید. اگر کماکان در پذیرش مسئولیت شخصی خود مشکل دارید، با تراپیست خود صحبت کنید. احتمالا شما نیاز به کمک دارید که ببینید چرا تلاش های شما در مدیریت یک موقعیت، ناکارآمد است. تراپیست شما می تواند محیط امنی را برای شما ایجاد کند که تصمیم ها، عواطف و افکار خود را ارزیابی کرده، در حالی که با شما روی نقاط کور شما و مکانیسم های دفاعی شما کار می کند.