لطفا صبر کنید ...

باور‌های اشتباهی که شادی را از شما می‌ گیرد

wallhaven-672063.jpg

باور‌های اشتباهی که شادی را از شما می‌ گیرد

شادی بزرگ ترین آرزوی هر فردی ست. شاید فکر کنید که شادی به سادگی به دست نمی آید اما در واقع این ماییم که گاهی با افکارمان آن را از خود دور می کنیم.

باورهای رایجی در میان ما وجود دارد که موجب می شود مدام احساس ناراحتی کنیم، اگر بدانیم که این باورها اشتباه اند و زاویه دیدمان را تغییر دهیم، زندگی شادتر را تجربه خواهیم کرد.

من زمانی خوشحال خواهم بود که به هدفم برسم

یکی دیگر از باورهای غلطی که در مورد خوشحالی وجود دارد این است که ما تنها زمانی که به خواسته دلمان برسیم خوشحال خواهیم بود. به عنوان مثال با خودمان می گوییم که اگر در کارمان پیشرفت کنیم، اگر پولدار شویم، اگر خانه بخریم یا به مسافرت رویم… خوشحال خواهیم بود، غافل از این که نمی دانیم عمرمان را به انتظار روزی که شاید هیچوقت نیاید، تلف کرده ایم. این مشکلی ست که تقریبا همه ما با آن دست و پنجه نرم می کنیم به این علت که از آینده بی خبریم، اما اگر یاد بگیریم که با داشته هایمان خوشحال باشیم و حسرت روزهای نیامده را نخوریم، زندگی شادتری را نیز تجربه خواهیم کرد.

شادی من وابسته به دیگران است

یکی از اشتباهات رایجی که در مورد شادی وجود دارد، این است که ما تصور می کنیم شادی مان وابسته به رفتار و حرف های دیگران است. اگر چه ما در کنار دیگران احساس شادی و خوشبختی بیشتری خواهیم کرد اما این بدین معنی نیست که خوشحالی ما به آنها گره خورده است. به بیان دیگر، آنها تنها زمانی می توانند در حال و روز ما تاثیرگذار باشند که خودمان بخواهیم. ما زمانی خوشحال خواهیم بود که ترس، نگرانی و مشکلات خود را بتوانیم در زمان حال حل کنیم. اگر ذهن ما از افکار منفی خالی باشد، جا برای خوشحالی باز می شود.

بنابراین بهتر است که در زمان حال زندگی کنیم و به دیگران نیز این اجازه را ندهیم که مانع از خوشحالی مان شوند.

افکار منفی، بد است

یک باور اشتباهی که اکثر ما داریم این است که تا زمانی شادیم که افکار منفی در ذهن مان جای نگیرند. در واقع به محض این که فکری منفی می کنیم، شادی از زندگی مان می رود، در حالی که واقعیت چیز دیگری ست. ما نمی توانیم از شر افکار منفی خلاص شویم اما قدرت آن را داریم که آنها را از خود دور کنیم. به عنوان مثال زمانی که ما افکار و احساسات منفی مان را به زبان می آوریم یا که آنها را می نویسیم، در واقع به شیوه ای در حال دور کردن آنها از خودمان هستیم اما اگر آنها را نادیده بگیریم و مدام سرکوب شان کنیم، نمی توانیم علت و ریشه آنها را بیابیم، در این شرایط آنها در ناخودآگاه ما می مانند و هیچوقت رهایمان نمی کنند.

بهترین روش برای مقابله با احساسات، چه مثبت و چه منفی، این است که به آنها فرصت بیان دهیم. تا زمانی که این احساسات به دیگران آسیب نرساند، ما می توانیم ترس، نگرانی و ناراحتی مان را بیان و از این طریق آنها را از خودمان دور کنیم.

همه چیز باید تحت کنترل من باشد

ما همیشه در تلاشیم تا تمام وقایع اطرافمان را کنترل کنیم، به همین دلیل است زمانی که شکست می خوریم، ناراحت و ناامید می شویم و احساس می کنیم که شادی در زندگی مان جایی ندارد، اما باید این واقعیت را بپذیریم که کنترل تمام امور، غیر ممکن است. در حقیقت ما تنها می توانیم تنها بر افکار و رفتارهای خودمان تسلط داشته باشیم. از این رو به جای این که زمان مان را بیهوده صرف کنترل چیزهایی که از توان ما خارج است کنیم، بهتر است که روی افکار خودمان کار کنیم و همیشه این جمله را با خودمان تکرار کنیم: «همه چیز بر وفق مراد من پیش خواهد رفت.»

منبع: برترین ها

 

پیاده سازی و سئو توسط: 'GoGseo