تفکر سیاه و سفید
تفکر سیاه و سفید
تفکر سیاه و سفید خیلی از افراد از الگوی فکر سیاه و سفید رنج می برند که اغلب ریشه در دوران کودکی و تجربیات گذشته شان دارد. طرز تفکر یا همه یا هیچ چیز می تواند به عزت نفس و تندرستی و روابطه و احساسات تان لطمات جدی بزند.
کسی که تفکر سیاه و سفید دارد عادت می کند که دنیا را جای ترسناکی ببیند
که مجبور است همیشه برای بدترین ها آماده باشد.
در دنیای چنین فردی، بعضی از آدم ها خوبند و دیگران بد.
تفکر سیاه و سفید، واقعیت این است که چیزهایی که آن ها می بینند نه آنقدر خوب است و نه آنقدر بد.
یعنی روابط نمی توانند کاملا سالم یا کاملا ناسالم باشند، آدم ها نمی توانند کاملا باهوش یا کاملا احمق،
کاملا ضعیف یا کاملا قوی و یا کاملا خوب یا کاملا بد باشند.
ما انسان ها ترکیب منحصر بفردی از هوش و نقاط قوت و ضعف و ویژگی های مثبت و منفی هستیم.
وقتی درک کنید که نمیتوانید آدم ها و شرایط زندگی و حوادث
را در طبقه ی سفید یا سیاه قرار دهید، به طور کلی شاد تر و راضی تر خواهید بود.
در این حالت دیگر بنده ی «باید ها» و «حتما ها» نیستید و می پذیرید که «شاید ها» و «احتمالا ها»
نیز بخشی از زندگی اند و تمام این «خوب ها» و «بدها» فقط در ذهن شما بوده اند.
دست از تفکر سیاه و سفید برداریم در این صورت دیگر با افکار و قضاوت های سفت و سخت تان
دیگران را ارزیابی و محکوم نمی کنید.
به محض اینکه بفهمید طرز تفکر سیاه و سفید به تمام جوانب زندگی تان آسیب می زند،
خواهید توانست تغییری آگاهانه ایجاد کنید. این تغییری است که تدریجا روی می دهد و انتظار معجزه نداشته باشید.
شما نمی توانید یک شبه طرز فکر بسته ی خود را متحول کنید و روشنفکر شوید
و باید مرحله به مرحله با تلاش و تمرین پیش بروید و هر قدم کوچکی را قدر بدانید.
تصمیم بگیرید که برخلاف عادتی که تاکنون داشته اید جنبههای مثبت را ببینید،
دست از قضاوت دیگران بردارید و موقعیت ها را بر اساس تجربیات گذشته تان نسنجید.
وقتی موفق شوید دیدتان را تغییر دهید با دنیای جدیدی روبرو خواهید شد
که احساس تان را نسبت به زندگی تغییر میدهد، قابل اعتمادتر و آرام تر می شوید
و شرایط آدم ها را درک می کنید و می فهمید چیزهایی که از کننرل شما خارجند
نباید وقت و انرژی شما را بگیرند. همین تکنیک ساده در تمام تعاملات و موقعیت ها کاربرد دارد
و شما را از تنش و استرس و ناامیدی دور می کند.