روند طلاق خاکستری: آنچه باید در مورد طلاق در سنین بالاتر بدانید

طلاق خاکستری: چرا میتواند در مراحل بعدی زندگی اتفاق بیفتد
مشاوره و ارتباط زوجین کلید حل مشکلات انباشته شده و نیازهای متغیر است. «طلاق خاکستری» اصطلاحی است که با زوجهایی که در سنین بالاتر از هم جدا میشوند یا طلاق میگیرند، مرتبط است و در سالهای اخیر به طور فزایندهای رایج شده است. مطالعات نشان میدهد که افزایش شدیدی در بزرگسالان مطلقه ۶۵ سال به بالا وجود دارد – دلایلی که منجر به طلاق خاکستری میشود، و همچنین خود طلاق، میتواند تأثیر قابل توجهی بر سلامت جسمی و روانی داشته باشد.
تأثیر عاطفی و روانی طلاق خاکستری
طلاق خاکستری ممکن است منجر به برخی پیامدهای قابل توجه سلامتی شود. استرس عاطفی ممکن است پس از جدایی از شریک زندگی طولانی مدت فرد ایجاد شود و منجر به اضطراب، افسردگی و احساس تنهایی شود. افسردگی مداوم ممکن است با افزایش خطر بیماری قلبی، تضعیف عملکرد سیستم ایمنی و زوال شناختی مرتبط باشد. علاوه بر این، آشفتگی روالها و فشار مالی که اغلب همراه با طلاق خاکستری است، میتواند بیماریهای مزمن را تشدید کند یا مانع دسترسی به مراقبتهای پزشکی لازم شود و بر سلامت کلی تأثیر بیشتری بگذارد.
هر دو رشد شخصی و اولویتهای در حال تکامل را به عنوان عواملی برای تصمیم خود ذکر کردند و تأکید کردند که چگونه حتی روابط عمیقاً تثبیت شده نیز میتوانند با گذشت زمان تغییر کنند.
در حالی که طلاقهای خاکستری مشهور به دلیل حساسیتهای فرهنگی کمتر علنی میشوند، تعداد فزایندهای از زوجهای مسنتر، به ویژه در مناطق شهری، به دنبال جدایی هستند. نمونههایی از طلاقهای خاکستری اغلب خصوصی باقی میمانند و منعکس کننده هنجارهای اجتماعی پیرامون ازدواج و طلاق در هند هستند.

چرا زوجها طلاق خاکستری میگیرند؟
افزایش طول عمر. در بیشتر کشورهای جهان، مردم عمر طولانیتری دارند و پیشرفتها و بهبودها در فناوری و پزشکی، در دسترس بودن مراقبتهای دوران بارداری و کودکی و تغذیه بهتر، زندگیهایی را برای ما فراهم میکند که نه تنها طولانیتر هستند، بلکه اغلب در سالهای بعدی از کیفیت بهتری نسبت به نسلهای قبلی برخوردارند. روزهایی که افراد مسن روزهای خود را در صندلیهای راحتی روی ایوان میگذراندند، گذشته است. سالمندان مدرن بیشتر در زمین تنیس، در دورههای آموزش بزرگسالان و در سفر به دور دنیا یافت میشوند. باشگاههای ورزشی کلاسهایی متناسب با نیازها و علایق افراد بالای 50 سال ارائه میدهند. “خانههای سالمندان” به مراکز زندگی سالمندان تغییر نام دادهاند.
در گذشته، افراد معمولاً پس از بازنشستگی مدت زیادی زنده نمیماندند. امروزه، بسیاری از افراد پس از پایان زندگی کاری خود، 20 یا حتی 30 سال زنده میمانند و اغلب اوقات برای مدت طولانی یا بیشتر این مدت در سلامت کامل به سر میبرند. طول عمر بیشتر همیشه برای ازدواجها خوب نیست. زوجها ممکن است پس از خالی شدن لانه، متوجه شوند که علایق مشترکی ندارند، یا علایق آنها در جهات مختلفی توسعه یافته است. برخی، مانند جوآن، که ازدواجهای نامطلوب را تحمل میکردند، دیگر نمیخواهند بدون حواسپرتیهای کار و بچهها که آنها را از واقعیت رابطه دور میکند، این کار را انجام دهند. زوجهای مسنتر امروزی با دقت ارزیابی میکنند که چگونه میخواهند سالهای بعدی خود را بگذرانند. گاهی اوقات ازدواج موجود با دیدگاه آنها مطابقت ندارد.
قبل از تصویب قانون فرصتهای اعتباری آمریکا برابر در بانکها از زنان مجرد، بیوه یا مطلقه میخواستند که صرف نظر از درآمدشان، برای امضای هرگونه درخواست اعتباری، یک مرد را همراه خود بیاورند. بانکها هنگام بررسی میزان اعتبار اعطایی، ارزش دستمزد زنان را تا ۵۰٪ کاهش میدادند. تا زمان تصویب قانون تبعیض بارداری ، زنان در صورت بارداری از نظر قانونی میتوانستند از شغل خود اخراج شوند.
اشتغال لزوماً به معنای برابری درآمد یا دستمزد کافی برای امرار معاش نیست. با این حال، برای زنانی که قادر به حمایت از خود هستند، امنیت اقتصادی امکان خودمختاری و توانایی ترک یک ازدواج بد یا نامطلوب را فراهم میکند.
نرخ بالای شکست در ازدواجهای دوم (و بعدی). «ازدواج پیروزی تخیل بر هوش است. ازدواج دوم پیروزی امید بر تجربه است.» — اسکار وایلد
با افزایش طلاق خاکستری در ازدواجهای اول، میزان شکست ازدواجهای بعدی حتی بیشتر میشود. در ایالات متحده، تقریباً ۶۷٪ از ازدواجهای دوم و ۷۳٪ از ازدواجهای سوم به طلاق ختم میشوند (بانشیک، ۲۰۱۲). با این حال، با وجود میزان بالای شکست ازدواجهای دوم و سوم، اکثر افراد مسن این کار را انجام میدهند. طبق مطالعه موسسه تحقیقاتی پیو، دو سوم (۶۷٪) از بزرگسالان ۵۵ تا ۶۴ ساله که قبلاً ازدواج کرده بودند، دوباره ازدواج کردهاند، در حالی که ۵۰٪ از بزرگسالان ۶۵ ساله و بالاتر دوباره ازدواج کردهاند.
اغلب، افراد بدون اینکه به مسئولیت خود در قبال الگوهای ناسالم ازدواجی که ترک کردهاند، نگاه کنند، با عجله وارد یک رابطه جدید میشوند و وقتی متوجه میشوند که پویایی قبلی خود را تکرار کردهاند، شوکه و خرد میشوند. ازدواجهای دوم نیز به این دلیل شکست میخورند که افراد پس از یک طلاق، میدانند که میتوانند دوباره این کار را انجام دهند. افراد با هر ازدواج بعدی زودتر از هم جدا میشوند
انگزدایی از طلاق
قبل از طلاق بدون تقصیربسیاری از مردم کسی را که طلاق گرفته بود نمی شناختند. اگر هم میشناختند ، اغلب در مورد شخصیت آن شخص گمانهزنی و انتقاد میکردند.
طلاق خاکستری چیست؟
«طلاق خاکستری» به عنوان طلاق یا جدایی تعریف میشود که در سنین بالاتر، معمولاً در سن ۵۰ سالگی یا بالاتر، رخ میدهد. زوجهایی که در این مرحله از زندگی خود طلاق میگیرند، معمولاً پس از داشتن یک رابطه طولانی مدت چند ساله یا حتی چند دههای، این کار را انجام میدهند.
در حالی که زوجهای جوانتر اغلب به دلیل خیانت، سوءاستفاده، مسائل مالی یا عدم تجربه در روابط طولانی مدت طلاق میگیرند، زوجهای مسنتر معمولاً به دلیل طیف گستردهای از مسائل که در طول سالها جمع میشوند یا روی هم انباشته میشوند، طلاق میگیرند. دلایلی که مردم به دنبال طلاق خاکستری هستند.
طلاق خاکستری در سالهای قبل رشد کمی داشت، اما در سالهای جدید دو برابر شد و این نرخ همچنان رو به افزایش است. دکتر چایلدز میگوید این نرخهای متغیر طلاق عمدتاً به دلیل افزایش امید به زندگی ، تغییرات فرهنگی و تغییر دیدگاههای جامعه در مورد مزایای ازدواج است.
دیگر قرن ۱۸، ۱۹ یا حتی ۲۰ نیست و ماندن در ازدواجی که رضایتبخش نیست دیگر ضروری نیست. زنان ثبات و انعطافپذیری مالی بسیار بیشتری در زندگی خود دارند و ما بیش از هر زمان دیگری به سلامت روان خود توجه میکنیم. دیگر به این محدود نمیشویم که برای ثبات مالی مجبور به ماندن در ازدواج باشیم.
دلایل دیگر طلاق خاکستری عبارتند از:
روابط یک طرفه که در آن طرفین علایق، رویاها و اهداف متفاوتی دارند
احساس اینکه ازدواج راکد شده است
عدم رضایت
جستجوی ارتباط معنادار
سندرم آشیانه خالی و نیاز به استقلال
میل به رشد شخصی، رفاه روانی و بهبود کیفیت زندگی
رویدادهای تغییر دهنده زندگی، مانند تجربیات نزدیک به مرگ یا زنده ماندن از یک بیماری طلاق خاکستری اغلب انتخابی برای بهبود زندگی فرد و دنبال کردن رشد شخصی است. گرفتن این تصمیم برای افراد شجاعت زیادی میطلبد و آنها معمولاً اینکار را به دلایل کاملاً درستی انجام میدهند.
اگرچه برخی روابط پیچیده یا ناخوشایند مانند روابط خارج از ازدواج، کجخلقیهای پس از یائسگی و غیره بین زوجهای مسن وجود دارد، اما آنها به دلیل ترس از مواجهه با قضاوت اجتماعی یا فشار و انگ اجتماعی، خود را برای سازگاری تحت فشار قرار میدهند. اغلب، آنها از صحبت در مورد مشکل خود با دوستان روانشناس یا خانواده خود میترسند.
اما در این دوران مدرن، برخی از زوجها فقط محدودیتی برای گسترش پیوند ناخواسته خود ایجاد میکنند و آنها را آزاد میگذارند تا دوباره فکر کنند، شاد باشند و به روش خود با آینده خود روبرو شوند. اگرچه دوستان، خانواده و جامعه آنها را قضاوت میکنند، اما آنها به طور رضایتبخشی با آن کنار میآیند.
عواملی که منجر به طلاق خاکستری میشوند
اختلافات زناشویی به قدمت خود ازدواج هستند، اما در دنیای پرشتاب امروز، حتی درگیریهای جزئی نیز میتوانند به شکافهای قابل توجهی تبدیل شوند و طلاق را به یک نتیجه نگرانکننده رایج تبدیل کنند. نیاز به همراهی با افزایش سن در محدوده خانوادههای هستهای مدرن که در آپارتمانها یا خانهها مستقر هستند، بیشتر میشود. هر فردی برای رفاه روحی و جسمی، کسی را میخواهد که شادیها و غمهایش را با او به اشتراک بگذارد. در بیشتر موارد، همسر به نزدیکترین محرم اسرار تبدیل میشود. با این حال، وقتی اختلافاتی پیش میآید یا طرز فکر به شدت با هم جور در نمیآید، زوجین به فکر جدایی برای خیر خودشان میافتند.
دلایل رایج طلاق خاکستری چیست؟
انتظارات جداگانه
با افزایش سن، طرز فکر افراد به روشهای مختلفی پرورش مییابد. در زمان عروسی، زوج جوان بودند و سپس، با تغییر شرایط، روند فکری هر فرد به صورت جداگانه ساخته شد. با گذشت سالها، آنها به افرادی با طرز فکر، چشمانداز و طرز فکر متفاوت تبدیل شدند. آنها حتی نمیخواستند عادات خود را تنظیم کنند. در چنین سناریوهایی، آنها فقط از هم جدا میشدند تا با انتظارات خود زندگی کنند.
تغییرات اجتماعی
در مطالعات مختلف، اغلب میبینیم که وقتی یک ازدواج به دههها میرسد، مردان و بیشتر زنان پس از فدا کردن یا به خطر انداختن چیزها برای خانوادهها و فرزندانشان خسته میشوند. کودکان وقتی بزرگ میشوند و دوباره به زندگی مستقل فکر میکنند، از مسئولیتها رها میشوند. با این حال، در برخی موارد، سلامت روانی و جسمی همسرشان به مانعی برای آنها تبدیل میشود، یا حتی اغلب، هر دو ذهنیت، عادت و فرآیندهای فکری خود را از یکدیگر جدا میکنند و آنها شروع به درک این میکنند که هیچ مسیر یکسانی برای رسیدن به یک زندگی شاد وجود ندارد. اغلب، این ذهنیتهای ناسازگار منجر به تصمیمات سختی مانند جدایی یا طلاق میشوند.
مشکل سلامتی
اگرچه ممکن است سخت به نظر برسد، اما چنین مسائلی میتوانند به چالشهای سلامتی تبدیل شوند و حتی به پدیده رو به افزایش طلاق خاکستری کمک کنند. با افزایش سن، مشکلات مزمن سلامتی مختلفی ایجاد میشود. اغلب، سلامت جسمی یک نفر منجر به فروپاشی سلامت روانی دیگری میشود. برخی از زوجها در چنین شرایطی تصمیم به جدایی و زندگی جداگانه میگیرند.
مسائل مالی
در میانسالی یا پیری، زوج اغلب نمیتوانند با فروپاشی مالی سازگار شوند. آنها اغلب بسیار خودخواه میشوند و تصمیم میگیرند از هم جدا شوند و تنها زندگی کنند. در چنین شرایطی، آنها قصد دارند داراییهایی مانند پسانداز، سرمایهگذاری، حقوق بازنشستگی و سایر داراییهای شخصی، پسانداز بازنشستگی، هزینههای مراقبتهای بهداشتی، خانه و هزینههای قانونی را تقسیم کنند.
سندرم آشیانه خالی
از زمان ازدواج، هر زوجی مراحل مختلفی از زندگی را پشت سر گذاشته است. ابتدا، آنها وقت خود را به عنوان پرنده عشق میگذرانند و پس از آن مرحله مسئولیتها، جایی که به عنوان شخصیتهای والدین عمل میکنند. وقتی فرزندشان خانه را ترک میکند، شکاف بزرگی ایجاد میشود، زیرا آنها تقریباً عادت گذراندن وقت با یکدیگر را در حین بزرگ کردن فرزندان از دست میدهند. از این رو، آنها اغلب در بازسازی پیوند خود شکست میخورند، که منجر به جدایی میشود.
آیا مردم از آن پشیمان میشوند؟
طلاق خاکستری همیشه یک تصمیم سیاه و سفید نیست. میتواند برای برخی افراد آسانتر و برای برخی دیگر سختتر باشد و گاهی اوقات، مردم به پشیمانیهای خود ادامه میدهند. ما به عنوان انسان، موجودات اجتماعی هستیم. اکثر ما نمیخواهیم تنها باشیم. برای برخی افراد، این یکی از پشیمانیهاست. اما وقتی تصمیم به طلاق میگیرید، آن را در مقابل رنج و عذاب روانی که ممکن است در طول ازدواج تجربه کرده باشید، میسنجید.
اما یک جایگزین وجود دارد. در برخی موارد، افراد ممکن است به جای طلاق گرفتن، تصمیم بگیرند در چیزی که آن را «ازدواج خاموش» مینامد، بمانند.
در یک ازدواج خاموش، اوضاع وحشتناک نیست، اما عالی هم نیست. این زوجها زندگی جداگانهای دارند، تقریباً مثل اینکه همخانه هستند. و ممکن است در ابتدا به دلایل مالی یا ترس از تنها بودن نخواهند از هم جدا شوند. آنها در نهایت ممکن است تصمیم بگیرند که بعداً در زندگی طلاق بگیرند یا تصمیم بگیرند که در ازدواج بمانند زیرا برایشان آسانتر است.
چگونه رابطه خود را نجات دهید
مشاوره زوجین به شما این امکان را میدهد که یک پایه جدید و یک روال جدید ایجاد کنید. یک متخصص آموزش دیده بررسی میکند که مشکلات چیست و چگونه میتوان به بهترین شکل از طریق آنها عمل کرد تا بتوانید کیفیت زندگی بهتری در ازدواج خود داشته باشید.
در ازدواج خود، نقاط شادی پیدا کنید. شبهای قرار ملاقات ترتیب دهید، هفتهای یک بار با هم در ارتباط باشید و برای پروژههای مورد علاقه یکدیگر وقت بگذارید.
روی برقراری ارتباط کار کنید. ما باید بتوانیم آنچه را که میخواهیم درخواست کنیم، حقیقت خود را بگوییم و طرف مقابل نیز آن حقیقت را درک کند.
اگر طلاق گرفتید چه باید کرد؟
اگر تصمیم به طلاق گرفتهاید، موارد زیر میتواند مفید باشد:
حفظ یک رابطه دوستانه با همسر سابق خود را در نظر بگیرید.
روی عادات سبک زندگی سالم مانند ورزش و تغذیه خوب تمرکز کنید.
با پیوستن به یک گروه اجتماعی، ارتباطات اجتماعی خود را افزایش دهید.
روی توسعه شخصی کار کنید.
برای سرگرمیها، علایق و سفر شخصی وقت بگذارید.
به خودتان اجازه دهید احساسات داشته باشید.حتی اگر طلاق میخواستید، باز هم یک فقدان است. شما هنوز هم با این تصمیم، بافت زندگی خود را تغییر میدهید و میتوانید برای آن ناراحت باشید. این بدان معنا نیست که لزوماً میخواهید آن را برگردانید. این بدان معناست که شما برای زندگیای که قبلاً داشتید و دیگر وجود نخواهد داشت، احساس ناراحتی میکنید. و اشکالی ندارد که این احساسات را داشته باشید.

