ما همه گاهی حسودیم
ما همه گاهی حسودیم
حسادت سراغ همه میرود کمتر کسی میتواند ادعا کند که در طول زندگی خود اصلاً حسادت نکرده است، اما مسأله مهم چگونگی برخورد با این حس ویرانگر می باشد. حسادت، احساسی منفی است که به ما دست می دهد و بیشتر با اندوه و نارضایتی همراه می باشد.
کسانی که در اثر خود کم بینی، شخصیتشان را ناچیز می پندارند، پیشرفت و موفقیت اطرافیان را مورد حمله قرار داده و تمام توانشان را برای از بین بردن آن به کار می گیرند.
ویروس حسادت، شخص را همچون خوره از درون نابود میکند و به دیگران نیز آسیب های جدی خواهد رساند.
حسادت وقتی به وجود می آید که کسی احساس کند، آنچه دارد، کمتر از آن چیزی است که باید داشته باشد.
انسان به چیزی حسودی میکند که برایش ارزش دارد. کسی که حوصله کار با کامپیوتر را ندارد به یک متخصص کامپیوتر حسودی نمیکند.
هنگامی که احساس ناامنی می کنیم، حسادت در تاریکی کمین میکند و آماده می شود تا به ما هجوم بیاورد. دایره تاثیر حسادت، نامحدود است و میتواند رابطه زوج ها، همکاران، دوستان، شرکا و را خدشه دار کند.
مسأله این نیست که یک خانواده در فقر و بدبختی دست و پا بزند و دیگری ثروت زیادی داشته باشد. حسادت گاهی به خاطر این است که دیگری چیزی بیشتر از من دارد؛ به عنوان مثال، آدم حسودی که یک ماشین آخرین مدل دارد به کسی که دو ماشین مدل بالا دارد حسادت میکند. (شاید چندان از پولدارها خوشمان نیاید و برخی اوقات از زور ناراحتی، آنان را نُزول خور و کلاهبردار خطاب کنیم، ولی در خلوت، دلمان میخواهد که ما نیز به نحوی پولدار شویم). آیا این طبیعت انسان است یا شرایط باعث میشود که این گونه رفتار کنیم؟
چنین طرز فکری برخلاف منافع خودمان است. (چون میل به بهتر زیستن ریشه در همه امیال مادی ما دارد). اگر ثروت کسی، مانع خوشحال بودن ما میشود، به این دلیل است که نتوانسته ایم حسادت خود را مهار کنیم. تا زمانی که طرز تفکرمان را تغییر ندهیم، زندگی پُرباری نخواهیم داشت. متأسفانه به داشته هایمان کمتر توجه میکنیم، و بیشتر تمرکزمان بر دارایی دیگران است. این مسأله بغرنج، ایجاد ناراحتی و احساسات منفی کرده، ما را برده خود می سازد. حال چگونه احساس آزادی و آرامش کنیم، وقتی خوشحالی مان در گرو این است که بیشتر از دیگران داشته باشیم؟
حسادت همچون شعله افکنی قلب انسان را به آتش می کشد
حسادت یک ویژگی رفتاری و شخصیتی ارثی نیست؛ به همین دلیل با ایجاد و اجرای راهکارهای مناسب در خانواده و اجتماع میتوان مانع پیشرفت و حتا پیدایش آن شد. بد نیست بدانید که بیشتر، عوامل محیطی، دوران کودکی و بلوغ باعث تشدید حسادت میشوند. شکل حاد حسادت باعث بروز پرخاشگری نسبت به طرف مقابل می شود.
آثار حسادت را میتوان به چهار گروه تقسیم کرد
آثار روانی:
تأثیری که بر حالات روانی و خُلق و خُوی فرد میگذارد؛ در او به صورت یک عُقده ظاهر میشود.
آثار رفتاری:
شخص را وادار به صدمه زدن میکند؛ مانند: بدگویی، افترا، گروکشی اطلاعات، چوب لای چرخ گذاشتن و
آثار ذهنی:
حسادت مانند هر احساس منفی دیگری، نیروی مُختل کننده از خود تولید میکند.
آثار اجتماعی:
به طور معمول باعث میشود که شخص در نزد دیگران کم ارزش جلوه کند.
راهکارهای درمان حسادت
در درجه اول، باید نحوه تفکر و نگرشمان را تغییر دهیم و اثرات منفی حسادت را به خود یادآوری کنیم. حسود نبودن منافع زیادی دارد. منافعی؛ مانند یک زندگی توأم با آسایش و آرامش. میباید متذکر شد که حسادت یکی از معدود احساسات منفی است که به راحتی موجب سلب آسایش و آرامش میگردد و به سُست شدن پایه های خوشی و خوشبختی انسان منتهی میشود.
بهتر است وقتی عنصر حسادت در وجودمان به غلیان می افتد، سعی نماییم زشتی این حس را به یاد آوریم؛ به نعمت ها و امتیازها، داشته ها و نقاط مثبتمان توجه کنیم؛ بر ارزش ها تعمق کرده، کلاهمان را قاضی نماییم و از خود بپرسیم: این موضوعی که فکرمان را مشغول کرده است چه ارزشی برای ما دارد؟ پرهیز از رقابت های بیثمر یا مدیریت آنها و شناخت توانایی های بالقوه شخصیتمان، از دیگر راهکارهای موثر در تعدیل حس حسادت است.
حسادت سد بزرگی بر سر راه خوشبختی است
غبطه با حسادت تفاوت دارد
طالب برخورداری از نعمت و سعادت دیگران بودن، بدون آرزوی زوال آنان را غبطه گویند. شاید بتوان گفت که حسادت و غبطه هر دو، احساساتی شبیه به هم را برمیانگیزند که جهتشان فرق می کند. در واقع حسادت به سمت شخص دیگری است، اما غبطه به سمت خود است. به عنوان مثال ما وقتی به شخصی خوش اندام حسادت می کنیم، در دل می گوییم: «ای کاش زیبایی اش زایل شود»، اما وقتی غبطه میخوریم، در دل می گوییم: «باید ورزش کنم و مراقب تغذیه ام باشم تا تناسب اندامی مثل او پیدا کنم».