نقاشی یکی از ابزارهای هنر درمانی است
نقاشی یکی از ابزارهای هنر درمانی است
هنر درمانی شامل طیف وسیعی از کاربردهای درمانی است که از هنرهای دیداری مانند نقاشی، کلاژ، طراحی و مجسمه سازی تشکیل شده است.بسیاری از بیماری ها با هنر درمان میشود.
آثار هنری علاوه بر امکان تداعی و تفسیر به درک و حل مشکلات هم کمک میکند. در سوی دیگر این طیف، درمان از خود فرآیند هنری ناشی میشود.
هنر درمانی یک خدمت تخصصی انسانی است و برپایه دانش رشد انسان و تئوریهای روانشناختی قرار دارد.
هنر درمانی در دو بخش درمان و پیشگیری و بهداشت روان مورد استفاده قرار میگیرد. تخلیه هیجانی و رسیدن به آرامش، مواجهه با تعارضات خود، کسب آگاهی، افزایش بینش و سازگاری از اهداف درمانی این روش است. در بخش پیشگیری کاربرد هنر وسیعتر شده و شامل آموزش و پرورش کودکان استثنایی و عادی، افزایش اعتمادبهنفس در نوجوانان و پیشگیری از پرخاشگری در آنها، آموزش موارد تربیتی، اجتماعی و فرهنگی در جهت رشد شخصیت فردی و اجتماعی و شکلگیری هویت کودک و پرورش خلاقیت او میشود.
نگاهی به آثار و نقاشیهای به جای مانده از انسان غارنشین دوران پارینه سنگی و تجریه و تحلیل آنها، بهوضوح روند تکاملی و سیر رشد روحی و روانی نوع بشر را آشکار کرده و چگونگی برخورد با دغدغههای ذهنی و همچنین ترفندهایی برای دستیابی به آرامش روحی را در این تصاویر نشان میدهد. بیشتر روانشناسان معتقدند هیچ تحلیلی بهطور کامل نمیتواند همانند تفسیر تصاویر و نقاشیها، تفاوت فکری و خصوصیات روحی افراد را نمایان کند. البته بدیهی است که این کار نیاز به تخصص لازم دارد.
نقاشی احساسات
برای همه بیماران یا بهعبارتی مراجعان، هنر درمانی شکلی از تماس و ارتباط غیرکلامی است که از طریق فاصله انداختن بین افکار و احساسات مشکل دار نفعی را عاید آنها میکند و همچنین به بیماران روان پریش کمک میکند تا رویا را از واقعیت جدا کنند.
تحقیقات نشان دادهاند وقتی افراد در فعالیتهایی شرکت میکنند که از آن لذت میبرند، فاکتورهای فیزیولوژیک آنها مانند فشار خون، ضربان قلب و تنفس آهستهتر میشود، بنابراین بهوسیله فعالیتها و ارتباطات هنری میتوان کنشهایی را در فیزیولوژی و بیولوژی فرد فعال کرد، که آن کنشها توان مقابله فرد در برابر بیماریها را بالا برده، روی سیستم ایمنی او تاثیر میگذارند. همچنین در بدن ما هورمونهایی وجود دارند که روی استرس تاثیر میگذارند.
کاهش و ترشح این هورمونها تحت تاثیر شرایط محیط است. در یک محیط بیمارستانی ممکن است فرد دچار استرس و حتی افسردگی شود، یک فعالیت هنری خوب مانند یک بازی هنری و موزیکال میتواند تا حدود زیادی در کنترل و کاهش این حالات مفید باشد و نه تنها روان را تحت تاثیر خود قرار بدهد بلکه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم روی جسم هم تاثیر بگذارد.
خلق هنر فرصتی است تا چشمها و دستها با هم تمرین کنند و بین آنها هماهنگی ایجاد شود و مسیرهای عصبی بین دست و مغز تحریک وتهییج شود. شما باید با گل کار کنید، مجسمه بسازید، رنگ را بردارید و روی کاغذ یا بوم بکشید، نمایش اجرا کنید، وارد قصه شوید و همه این فعالیتها انسان را وادار میکند، در محیط فعال باشد، در نتیجه ارتباط بیشتری با دیگران خواهد داشت، سطح انرژیاش بالا میرود و اعتمادی را که برای مقابله و یا پذیرش بیماری لازم دارد، بهدست میآورد.
آمریکا و اروپا در زمینه تاثیر هنردرمانی در درمان اختلالات روانی و رفتاری پژوهشهای بسیاری انجام دادهاند. در این کشورها روی تاثیر هنر درمانی در کاهش و درمان انواع بیماریهای روانی، از اسکیزوفرنیها و افسردگیهای دوقطبی گرفته تا اضطراب و افسردگی و مشکلات هیستریک و وسواس کار شدهاست. پژوهشهای زیادی هم در زمینه روانکاوی و تأثیرات مثبت هنردرمانی در درمان بیمارانی که مشکلات آنها (مانند؛ اضطرابها، ترسها، افسردگیها و وسواسهایشان) به نوعی دارای زمینههای درونی و ناخودآگاه است، انجام شده.
به تازگی هنر درمانی وارد حیطههای رفتارگرایی و شناختگرایی هم شدهاست. هنر درمانی در دنیا نه تنها به عنوان روشی برای درمان اختلالات روانی مدنظر است بلکه در درمان و کاهش بیماریهای جسمی هم مورد توجه قرار میگیرد.
تحقیقات بیشماری در زمینه تاثیر مثبت هنر درمانی روی بیماران جسمی مانند مبتلایان به اچ.آی.وی و سرطان و کسانی که دچار صدمات مغزی شدهاند و همچنین بیمارانی با مشکلات عصب شناختی انجام شدهاست.
در دهههای اخیر بیشتر تمرکز هنردرمانی روی پیشگیری و بالا بردن سطح سلامت و کیفیت زندگی افراد متمرکز شدهاست. در مورد اینکه با هنر درمانی چطور میتوان، مردم را توانمندتر کرد و توان مقابله آنها را با مسائل احتمالی زندگی افزایش داد، کارهای زیادی انجام شدهاست.
با استفاده از هنردرمانی میتوان مهارتهای اجتماعی مردم را افزایش داد.
در واقع هنر درمانی هم مثل زمینه های پزشکی بیشتر از اینکه توجه خود را به درمان معطوف کند، در مورد پیشگیری و تقویت بهداشت روانی افراد کار میکند و درمرحله نخست سعی دارد از طریق توانمندی سازی انسان از ابتلا به بیماریها جلوگیری کند و در مرحله بعدی به درمان و کاهش بیماریها بپردازد.