نگذارید دلخوری های کوچک، بزرگ شوند
نگذارید دلخوری های کوچک، بزرگ شوند
گرچه روابط میان همسران در جامعه امروزی در معرض خطرهای عمدهای مانند خیانت، اعتیاد، سوءاستفاده و مانند اینهاست، اما گاهی مشکلاتی کوچک رابطه عاشقانه میان همسران را تحتتاثیر قرار میدهد.
اگر بخواهید رابطهتان با همسرتان ادامه پیدا کند، لازم است چیزی تغییر کند و آن خود شما هستید! هر موضوع آزاردهندهای در روابط میان همسران مانند یک جاده دوطرفه است. هریک از همسران به چیزی که از دیگری به دست میآورد، متمرکز میشود، نه بر چیزی که به دیگری میدهد. حذف این موانع آزاردهنده به هر دوی شما و چگونگی تفسیرتان از این مشکلات بستگی دارد. دختری که از دوران کودکی یادش میآمد پدرش همیشه خرخر میکرده، از مادرش سوال کرد چطور این وضعیت را تحمل کرده است؟ و او پاسخ داد: «هنگامی که صدای خرخرش را میشنیدم، میفهمیدم سالم و زنده به خانه رسیده است!»
یکی از مشکلات بنیادی در روابط میان همسران، یافتن شیوههایی برای مصالحه با همسر و کنار آمدن با عادتهای آزارنده اوست به نحوی که پیوند زناشویی پایدار بماند.
این مسایل جزئی از جورابهای کثیف رها شده در اتاق گرفته تا سروصدای زیاد هنگام غذا خوردن، ممکناست به شیوهای پنهان در درازمدت رابطه میان زوج را تحتتاثیر قرار دهد و صمیمیت میان آنها را از بین ببرد. البته دلخور شدن از رفتارهای طرف مقابل در روابط انسانی اجتنابناپذیر است و اصولا نمیتوان انسانی را یافت که همه عادتها و سلایقش دقیقا مانند خود ما باشد.
خیلی وقتها هنگامی که زندگی مشترک دو نفر به بنبست میرسد، علت مجادله های آنها نه بر سر موضوعات بزرگ، بلکه تفاوتهای جزئی در سبک رفتاری شان است.
ما بسیاری از رفتارهایمان را از والدینمان میآموزیم و این الگوها ریشه عمیقی در ذهنمان دارد و تغییر آنها مشکل است.
چنین رفتارهایی ممکن است شما را عصبانی کنند، اما آسیبرسان نیستند. اما گاهی این مشکلات کوچک به هم میپیوندند و نیروی قدرتمندی ایجاد میکنند که معنای متفاوتی را در ذهن شما به وجود میآورد. در این وضعیت این رفتارهای جزئی از نظر شما نشانهای از یک نقص شخصیتی یا خطای اخلاقی است. مثلا ممکناست همسرتان علاقهای به بحث درباره رویدادهای روزانه نداشته باشد و هنگامی که شما میخواهید در مورد اتفاقهای مهم روز با او گفتوگو کنید، حرفتان را قطع کند و به موضوعی دیگر بپردازد ولی ممکناست این کار باعث شود فکر کنید همسرتان خودخواه و خودمحور است و پیش از هر چیز به نیازهای خودش فکر میکند. پس بهتدریج به دنبال شواهد دیگری در تایید نظرتان درباره خودخواهی همسرتان میگردید و البته این شواهد را هم پیدا میکنید. شیوه دریافت شما در طول زمان تغییر میکند؛ همسرتان که او را فوق العاده میدانستید، کمکم از چشمتان میافتد.
بنابراین واکنش ما به عامل آزاردهنده، از شدت آن عامل اهمیت بیشتری دارد. خرخرکردن همسر به خودی خود مشکلی در روابط ایجاد نمیکند، مشکل معنایی است که شما به آن میدهید. ممکن است هر کدام از ما عملی را عمدی یا تصادفی، آگاهانه یا ناآگاهانه، یک امر شخصی کماهمیت یا نشانهای از بیتوجهی دیگران به خودمان بشماریم وقتی به چیزی که میخواهیم نمیرسیم، به تفسیر وضعیت میپردازیم. تفسیر ما ممکن است این باشد: «به قدر کافی مرا دوست نداری. اگر واقعا به فکرم بودی با این رفتارهای آزاردهنده، عصبیام نمیکردی.» متاسفانه بسیاری از ما رفتارهایمان را بدون اینکه در موردشان فکر کنیم، انجام میدهیم. اینکه در همه اوقات به واکنش دیگران به رفتارهایمان توجه داشته باشیم، مطلوب است، اما افراد خیلی وقت ها رفتارهای «خودکاری» انجام میدهند که خودمحورانه و بر مبنای عادتهایشان است و در انجام آنها به افراد دیگر توجهی ندارند.