لطفا صبر کنید ...

وقتی فاصله‌ ها زیاد می‌ شود

126358_953.jpg

وقتی فاصله‌ ها زیاد می‌ شود

وقتی فاصله‌ ها زیاد می‌ شود کوری عاطفی یعنی اینکه زن و مرد در زندگی زناشویی حرفی برای گفتن ندارند و با وجود اینکه در یک خانه هستند، اما هریک در اتاق خود، یا مشغول کار‌های خودشان هستند. البته اینگونه بی‌ توجهی‌ ها اوایل آزار دهنده به‌نظر می‌ رسند، اما به‌ تدریج عادت می‌ کنند.

کوری عاطفی در واقع نوعی اختلال در روابط عاطفی خانوادگی محسوب می‌ شود؛ یعنی زن و مرد

به نقطه‌ ای می‌ رسند که دیگر هیچ حرف مشترک مهمی ندارند و انگار دو نفر هستند که در یک

خانه زندگی می‌ کنند، ولی به اشتراک گذاشتن عواطف در آن‌ ها به صفر رسیده است؛ اگر هم

حرفی باشد در مورد بچه‌ ها یا موضوعات روزمره زندگی است، نه در مورد خودشان و موضوعات

مهم مربوط به زندگی زناشویی. با وجود اینکه قبل از ازدواج حرف‌ های زیادی بین‌ شان بوده، اما

وقتی زیر یک سقف رفته‌ اند میزان این گفتگو‌ها خیلی کمتر شده تا جایی که دیگر حرف مشترکی باقی نمانده است.

این موضوع اغلب بین زوج‌هایی پیش می‌ آید که یکی از افراد بسیار درونگراست

و دیگری بسیار برونگرا؛ یعنی احتمال رسیدن این افراد به کوری عاطفی خیلی بیشتر است.

این مشکل اغلب به این صورت است که در عین حال که زن و شوهر حرفی با همدیگر ندارند، اما وقتی

در کنار خویشاوندان خود یا دیگران قرار می‌ گیرند حرف‌ های نگفته زیادی دارند که تازه می‌ توانند آن‌ ها

را بشنوند و حتی تعجب می‌ کنند که چرا زودتر آن را مطرح نکرده‌ اند.

مراحل رسیدن به کوری عاطفی، وقتی فاصله‌ ها زیاد می‌ شود

رسیدن به کوری عاطفی چند‌ مرحله دارد که افراد معمولا با عبور از چنین مراحلی به چنین جایگاهی

می‌رسند. نخستین مرحله «مخالفت» است. طبیعی است وقتی 2 نفر با هم ازدواج می‌ کنند

تعارضات زیادی بین آن‌ها وجود خواهد داشت، زیرا هنوز فهم مشترکی از بعضی مسائل پیدا نکرده‌ اند؛

بنابراین زودتر به تعارض برمی‌ خورند. فراموش نکنیم در واقع با هر کسی بیشتر تعامل داشته باشیم

بالاخره روزی هم به تعارض می‌ رسیم. پس در واقع «تعارض» بخش اجتناب‌ ناپذیر زندگی زناشویی است.

اما اگر این تعارض ادامه پیدا کند و مهارت حل مسئله را نیاموزیم دامنه این تعارضات ادامه‌ دار خواهد شد.

مرحله یا فاز دوم، رنجش و عصبانیت است. با توجه به اینکه افراد معمولا دعوا را رها نمی‌ کنند بلکه

اغلب همدیگر را سرزنش می‌ کنند باعث رنجش و عصبانیت همدیگر می‌ شوند و به این ترتیب وارد

مرحله سوم می‌شوند که «طرد» طرف مقابل است.

بی سوادی عاطفی

وقتی ما از لحاظ عاطفی نمی‌ توانیم به غنای لازم برسیم و وقتی فاصله‌ ها زیاد می‌ شود به این ترتیب

نوعی بی‌ سوادی عاطفی به‌تدریج در میان مردم نفوذ پیدا می‌ کند و وقتی سوادی در این زمینه نداشته

باشیم نمی‌ توانیم موفقیتی هم در این خصوص حاصل کنیم. گاهی ما از توصیف بسیاری از هیجانات خود عاجز هستیم

و در «تفکر احساسی» خود مشکل داریم و نمی‌ توانیم نمایش درستی از احساسات خود داشته باشیم.

یعنی رفتار، عمل و «تفکر بیرونی» ما با «تفکر احساسی»‌مان در مغایرت خواهد بود. به این ترتیب در

شناسایی احساسات، توصیف و به‌کار‌گیری آن‌ ها مشکل داریم و از مهارت کافی در این زمینه برخوردار

نیستیم؛ بنابراین به‌اصطلاح دچار همان کوری عاطفی خواهیم بود که اصطلاحا به آن «الکسی تایما» هم گفته می‌ شود.

وقتی بین افراد خانواده گفتگوی مؤثر و لذتبخش رایج نباشد توجه به فضا‌های بیرون از خانه بیشتر می‌ شود و در نتیجه سردی فضای خانواده باعث شکست در روابط عاطفی می‌ شود.
نویسنده: یکتا فراهانی

پیاده سازی و سئو توسط: 'GoGseo