لطفا صبر کنید ...

همه باورهای غلط درباره اختلالات روانی

conversion-therapies.jpg

همه باورهای غلط درباره اختلالات روانی

استفاده از واژه بیمار روانی یا انگ بیمار روانی زدن به بیمارانی که مبتلا به اختلال روانپزشکی هستند نشان‌ دهنده نگاهی منفی و کلیشه‌ ای است و باعث می‌ شود دیگران این افراد را موجودی تهدید آمیز ببینند.

خوشبختانه تاریخ مصرف این نوع نگاه به اختلال روانپزشکی و بیمارانی که از آن رنج می برند در دنیا به حدود ۵۰ ـ ۴۰ سال گذشته بازمی گردد و با گسترش رویکردهای جامعه نگر در کشور ما نیز به آرامی در حال رنگ باختن است.

اما همچنان جامعه ما نسبت به ضرورت دریافت خدمات و درمان های روانپزشکی و روان شناسی با باورهای غلط بسیاری درگیر است که انگ زدایی از آنها نیاز به افزایش آگاهی و دانش عمومی مردم و نوعی اصلاح فرهنگی نسبت به اختلالات روانی و درمان پذیری آن در چارچوب خدمات روانپزشکی و روان شناسی دارد.

عمده ترین باورهای غلطی که در ارتباط با اختلالات روانی در جامعه ما شایع است، عبارت است از:

هر کس به مشاور، روان شناس یا روانپزشک مراجعه کند دیوانه است.

بیمار مبتلا به اختلالات روانپزشکی خطرناک است.

داروهای روانپزشکی اعتیادآور است.

مشاوران و روان شناسان رازدار نیستند.

مشاوران و روان شناسان فقط نصیحت می کنند.

اگر به روان شناس یا روانپزشک مراجعه کنم، فاجعه خواهد بود.

اگر به روان شناس یا روانپزشک مراجعه کنم برایم پرونده سازی خواهد شد.

داروهای روانپزشکی فرد را چاق می کند.

داروها باعث می شود تمام روز بخوابم.

اگر به روان شناس یا روانپزشک مراجعه کنم حتما مرا بستری خواهد کرد.

مقابله با امتناع از مراجعه به روانپزشک

علت امتناع از مراجعه به روانپزشک بسیار گسترده و تابع عوامل بسیاری است. ناآگاهی از این که نشانه هایی که فرد از آن رنج می برد و به اختلال در زندگی او منجر شده، می تواند ناشی از یک بیماری قابل درمان باشد، انگ و شرم از این که دیگران نگاهی منفی به فرد پیدا کنند، تصور این که اختلال روانپزشکی نشان دهنده ضعف اراده یا قدرت شخص است و مراجعه تاکیدی بر این امر است ازجمله دلایلی است که مانع مراجعه فرد می شود.

در نتیجه افزایش آگاهی از طرق مختلف ازجمله رسانه های عمومی در این ارتباط می تواند بسیار کمک کننده باشد.

کاهش انگ و شرم نیز می تواند رخ دهد و تسهیل کننده استفاده افراد از خدمات سلامت روان خواهد بود.

همه باورهای غلط درباره اختلالات روانی

اجتناب از خوردن دارو

نپذیرفتن درمان در راستای باورنداشتن به بیمار بودن و نیاز به درمان رخ می دهد. البته باورهای ناکارآمد در مورد داروها مانند اثربخش نبودن دارو در درمان مشکلات هیجانی و رفتاری، خطر وابستگی و اعتیاد به داروها و احتمال تجربه عوارض جدی با دارو هم در این خصوص می تواند موثر باشد.

موثرترین و در دسترس ترین رویکرد در این مورد نیز آگاهی رسانی، تصحیح باورهای ناکارآمد و نشان دادن سودمندی دارو و درمان در مورد اختلالات روانپزشکی است.

با وجود آن که دارو تقریبا در درمان اکثر اختلالات روانپزشکی کارآمد و مورد نیاز است، گاهی می توان در برخی اختلالات خفیف ابتدا از روش های دیگر بهره برد و در صورت سودمند نبودن این روش ها یا تشدید بیماری از دارو استفاده کرد.

درمان دارویی همیشه طولانی مدت نیست

طول مدت درمان دارویی در اختلالات روانی کاملا به تشخیص بیماری، مدتی که از آغاز بیماری می گذرد، سابقه پاسخ بیمار به درمان و عواملی از این قبیل وابسته است. یعنی هر بیمار باید در ارتباط با طول مدت درمان دارویی مورد نیازخود از روانپزشک معالجش که با وی و ماهیت بیماری اش بخوبی آشناست، اطلاعات بگیرد.

درمان دارویی یا درمان های روان شناختی

بهترین رویکرد در درمان اکثر اختلالات روانپزشکی، درمان ترکیبی یعنی دارویی و غیردارویی است.

اثربخشی هر کدام به تنهایی در بسیاری از این اختلالات کمتر از درمان ترکیبی است. در نتیجه تجویز نشدن هر کدام، ستم ناروایی در حق بیمارانی است که از نشانه های رنج آوری چون اضطراب، افسردگی، وسواس، روان پریشی و… رنج می برند.

البته بسته به نوع و شدت اختلالات و شرایط و ویژگی های بیمار، درمان های روان شناختی متفاوتی باید تجویز کرد و برای تمام بیماران نمی توان یک نسخه واحد پیچید. یعنی می توان در اختلالات خفیف تنها از روش های غیردارویی بهره برد و در مواردی چون مرحله عود اختلالات شدید، کاربرد شیوه های غیردارویی به بهبود بیمار و کاهش شدت نشانه های شدید موکول می شود.

نویسنده: دکتر امیرحسین جلالی

پیاده سازی و سئو توسط: 'GoGseo