لطفا صبر کنید ...

1730109746_4336121-1.jpg
12/مارس/2025

آیا واقعاً انواع مختلفی از خودشیفتگی وجود دارد؟

اصطلاح “خودشیفتگی” اکنون بخشی از فرهنگ لغات ما است. اغلب بدون زمینه استفاده می شود، اما تعریف واقعی آن با آنچه که ممکن است به طور منظم بشنوید بسیار متفاوت است.

پنج نوع متداول خودشیفتگی وجود دارد. انواع مختلف خودشیفتگی، به معنای عام و اختلال قابل تشخیص، همه دارای ویژگی های اساسی یکسانی هستند: تمرکز بیش از حد بر خود، نیاز به تحسین و عدم همدلی. این انواع مختلف وجود دارند زیرا بسیاری از متخصصان روانپزشکی احساس می‌کردند این مجموعه وسیعی از ویژگی‌ها برای توصیف تفاوت‌های ظریف این اختلال کافی نیست. با این حال، برخی احساس می‌کنند که این تفاوت‌ها به اندازه کافی تمایزی ایجاد نمی‌کنند تا در مورد درمان مهم باشند.

توانایی شناسایی انواع مختلف خودشیفتگی می تواند به شما در درک بهتر این اختلال کمک کند. ما نحوه برخورد با افراد خودشیفته را توضیح خواهیم داد تا بتوانید روابط سالم تری را چه با یک عزیز، همکار یا دوست تقویت کنید.

بیاموزید که چگونه از نقاط قوت طبیعی خود برای تعیین قدم های بعدی خود استفاده کنید و سریعتر به اهداف خود برسید.

این ایده که انواع مختلفی از خودشیفتگی وجود دارد از تحقیق در مورد دو نوع اصلی ناشی می شود. تحقیقات اینها را به عنوان خودشیفتگی بزرگ و خودشیفتگی آسیب پذیر تعریف می کند. از آن زمان، محققان دیگر از انواع فرعی بیشتر حمایت کردند. آنها معتقدند که رفتار خودشیفتگی به روش های پیچیده تری نشان داده می شود که نمی توان آن را به طور کلی به عنوان خودشیفتگی بزرگ یا آسیب پذیر طبقه بندی کرد. در پاسخ، برخی زیرگروه‌هایی را ایجاد کرده‌اند که از خودشیفتگی بزرگ سرچشمه می‌گیرند تا مشخص‌تر شوند.

تحقیقات نشان می‌دهد که هر یک از زیرگروه‌ها، مانند خودشیفتگی جمعی، بدخیم و متضاد، از خودشیفتگی بزرگ نشات می‌گیرد. یک مطالعه نشان می دهد که این می تواند سازگار یا ناسازگار باشد. کسانی که خودشیفتگی انطباقی دارند مقتدر و خودکفا هستند. کسانی که خودشیفتگی ناسازگار دارند از اطرافیانشان استثمار می کنند، احساس حق طلبی دارند یا می توانند نمایشگرا باشند.

علاوه بر این، کسانی که به شدت ناسازگار هستند نیز بسیار روان رنجور هستند و دارای اختلافات واقعی-ایده آل، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، خریدهای تکانشی و بزهکاری هستند، اما همدلی و عزت نفس پایینی دارند. زیرگروه های زیر به عنوان خودشیفتگی ناسازگار در نظر گرفته می شوند.

1. خودشیفتگی بزرگ یا آشکار

تحقیقات نشان می دهد که خودشیفتگی بزرگ، یا خودشیفتگی آشکار، کسی را توصیف می‌کند که خود اهمیتی آشکاری از خود نشان می‌دهد، اعتماد به نفس نشان می‌دهد و نیاز به توجه و تحسین دارد. افراد مبتلا به خودشیفتگی بزرگ معمولاً برونگرا و قاطع هستند و نسبت به دیگران همدلی نشان نمی دهند. آنها تمایل دارند بر دستاوردهای خود تمرکز کنند و از دیگران انتظار دارند بدون توجه به احساسات آنها را تحسین کنند.

کسی که مرتباً در جلسات صحبت می کند تا در مورد دستاوردهای خود صحبت کند، ممکن است خودشیفتگی بزرگ داشته باشد. آنها ممکن است گفتگو را به سمت خودشان هدایت کنند، حتی اگر موضوع مستقیماً مرتبط نباشد.

مانند خون آشام های عاطفی، جایی برای مشارکت دیگران باقی نمی گذارند. هنگامی که شخص دیگری سعی می کند افکار خود را به اشتراک بگذارد، ممکن است آنها را رد کند یا به سرعت گفتگو را به خود بازگرداند.

2. خودشیفتگی آسیب پذیر یا پنهان

خودشیفتگی آسیب پذیر که به عنوان خودشیفتگی پنهان شناخته می شود، شامل حساسیت مفرط، ناامنی و تمایل به احساس حقارت یا ناکافی بودن است. این احساسات اغلب در زیر چهره ای از اعتماد به نفس پنهان می شوند، که باعث می شود کسانی که آن را دارند از انتقاد اجتناب کنند تا از عزت نفس شکننده خود محافظت کنند.

هم خودشیفتگان بزرگ و هم آسیب پذیر نیاز به تایید دارند. خودشیفته‌های آسیب‌پذیر بیشتر مستعد احساسات منفی مانند شرم و اضطراب هستند، در حالی که خودشیفته‌های بزرگ بیشتر بر روی ویژگی‌های سمی مانند حفظ برتری و کنترل خود بر دیگران تمرکز می‌کنند.

شخصی که خودشیفتگی آسیب پذیر دارد ممکن است برای معاشرت با دوستش هیجان زده باشد اما با گذشت روز شروع به کناره گیری کند. آن‌ها ممکن است بهانه‌های مبهمی برای اینکه چرا ممکن است نیاز به لغو حضور داشته باشند، ارائه کنند، یا اگر ظاهر شوند، به نظر می‌رسد بیش از حد نگران برداشت دیگران از آن ها هستند. اگر کسی به هزینه خود شوخی کند، ممکن است به آن بخندد اما بعداً از تعاملات اجتماعی بپرهیزد یا از تعاملات اجتماعی بپرهیزد، گویی که احساس بی کفایتی او را تأیید می کند.

3. خودشیفتگی ارتباطی

بر اساس تحقیقات ، خودشیفتگی جمعی به طور خاص خود شیفتگان نوع دوست و از نظر اخلاقی برتر را توصیف می کند. آنها می خواهند مردم آنها را به خاطر مهربانی و سخاوت بودنشان تحسین کنند. آنها بر کارهای خوبی که معتقدند برای دیگران انجام می دهند، تمرکز می کنند، حتی اگر انگیزه هایشان اغلب خودخواهانه باشد.

کسی که دائماً در مورد کارهای خیریه ای که انجام می دهد صحبت می کند، می تواند یک خودشیفته جمعی باشد. آنها ممکن است مکرراً در مورد کارهای خوب خود در رسانه های اجتماعی پست کنند، نه برای به اشتراک گذاشتن اشتیاق خود، بلکه به این دلیل که انتظار تحسین و تحسین دارند. حتی ممکن است بگویند که چقدر بهتر از دیگرانی هستند که چندان داوطلب نمی شوند یا «بی خود» نیستند.

4. خودشیفتگی بدخیم

تحقیقات منتشر شده نشان می دهد که خودشیفتگی بدخیم نیز نوعی خودشیفتگی بزرگ و ناسازگار است. این اختلال مضر اغلب با سایر صفات منفی مانند دستکاری، عدم همدلی و لذت بردن از ظلم مرتبط است.

فردی که در ظاهر جذاب و با اعتماد به نفس به نظر می رسد اما رفتارش ناراحت کننده است، می تواند یک خودشیفته بدخیم باشد. ممکن است به نظر برسد که آنها از اینکه دیگران تحت عنوان “فقط شوخی” احساس کوچکی می کنند یا ظالم می کنند لذت می برند. آنها در صورت احساس بی احترامی سریع عصبانی می شوند و واکنش آنها می تواند پرخاشگرانه باشد.

پشت درهای بسته، آنها پارانویا به نظر می رسند و معتقدند که دیگران برای دستگیری آنها آمده اند. آنها حتی ممکن است از پرخاشگری استفاده کنند تا حس قدرت خود را حفظ کنند و نسبت به کسانی که در این روند آسیب می بینند، نگرانی نشان ندهند.

5. خودشیفتگی آنتاگونیستی

خودشیفتگی متضاد شامل سطوح بالایی از خصومت، رقابت و نیاز به تضعیف دیگران برای حفظ برتری است. شایان ذکر است که یکی از مدل‌های خودشیفتگی، خودشیفتگی متضاد را دارای برخی از ویژگی‌ های خودشیفتگی آسیب‌پذیر نیز می‌داند. فردی که خودشیفتگی متخاصم دارد ممکن است دائماً دیگران را به عنوان رقابت ببیند یا اگر احساس کند موقعیتش در خطر است، ممکن است پرخاشگر یا خصمانه شود.

در محل کار، فردی با خودشیفتگی متضاد می‌تواند سعی کند با گاز دادن به همکاران دیگر آنها را تضعیف کند. آنها ممکن است شایعه پراکنی کنند یا از دیگران انتقاد کنند تا تصویر خود را بهتر کنند. آنها همچنین ممکن است تصور کنند که مردم به دنبال آنها هستند. اعمال آنها به جای همکاری یا ایجاد ارتباطات مثبت، ناشی از نیاز به احساس برتری و تسلط بر دیگران است.

اگر با یک خودشیفته بزرگ رابطه دارید، درک اینکه آنها ممکن است کدام نوع خودشیفته باشند می تواند به شما کمک کند رفتار آنها را با همدلی بیشتری مدیریت کنید. همچنین ممکن است به شما کمک کند تصمیم بگیرید که آیا این رابطه برای شما مفید است یا خیر. شناخت ویژگی هایی مانند استحقاق، دستکاری، یا فقدان همدلی در خود نیز می تواند به شما کمک کند راه هایی برای رشد فراتر از این محدودیت ها پیدا کنید.

آیا واقعاً انواع مختلفی از خودشیفتگی وجود دارد؟

انواع مختلف خودشیفتگی را بر اساس این ادعا که این اختلال بیش از حد پیچیده است که نمی‌توان آن را تنها در دو چتر طبقه‌بندی کرد، استدلال می‌کند. محققان بر این باورند که داشتن انواع خودشیفتگی به آنها کمک می کند تا راه های مختلفی را که خودشیفتگی بر روابط بین فردی و رفتار اجتماعی تأثیر می گذارد، درک کنند. با این حال، تحقیقات اضافی نشان می دهد که بسیاری از انواع فرعی می تواند تشخیص و درمان را پیچیده کند. صرف نظر از این، همه خودشیفته‌ها اساساً با عزت نفس، استحقاق و همدلی دست و پنجه نرم می‌کنند، صرفنظر از اینکه این مسائل چگونه بیان می‌شوند.

برخی دیگر استدلال می کنند که خودشیفتگی بهتر است با یک زنجیره یا طیف توصیف شود. آنها بر این باورند که همه انواع خودشیفتگی، چه بزرگ، چه آسیب پذیر، یا غیر آن، بسته به زمینه تغییر می کند. برخی از این مدل‌ها عبارتند از مدل طیفی خودشیفتگی، مدل سه‌گانه خودشیفتگی و نظریه شخصیت پنج بزرگ.

مدل طیف خودشیفتگی

مدل طیف خودشیفتگی منتشر شده نشان می‌دهد که خودشیفتگی فقط به انواع بزرگ و آسیب‌پذیر تقسیم نمی‌شود، بلکه در مقیاسی پیوسته وجود دارد که این ویژگی‌ها می‌توانند همپوشانی داشته باشند و شدت آن متفاوت باشد. بر این باور است که قلب همه انواع خودشیفتگی احساس استحقاق و خود بزرگ بینی است. افراد بر اساس شخصیت و محیط خود این ویژگی ها را به گونه ای متفاوت بیان می کنند.

مدل-طیف-نارسیسیسم

مدل به جای اینکه اینها را به عنوان مقوله های جداگانه در نظر بگیرد، آنها را مرتبط می بیند. بسته به موقعیت، فرد می‌تواند بین صفات جسورانه و بزرگ و صفات حساس و آسیب‌پذیر جابه‌جا شود. این به توضیح این موضوع کمک می کند که چرا افراد خودشیفته گاهی اوقات می توانند اعتماد به نفس و مسلط به نظر برسند و در مواقع دیگر ناامن و شکننده به نظر می رسند. اگر خودشیفتگی از عزت نفس سالم تا رفتارهای افراطی و بیمارگونه باشد، درک چگونگی ایجاد و تغییر آن در محیط ها و تعاملات اجتماعی آسان تر می شود.

مدل سه شاخه ای از خودشیفتگی

مدل سه‌گانه خودشیفتگی منتشر شده است، ویژگی‌های خودشیفتگی را به سه بعد اصلی تقسیم می‌کند: برون‌گرایی عاملی، آنتاگونیسم و ​​روان رنجوری خودشیفتگی.

بر اساس این مدل، خودشیفته‌های آسیب‌پذیر روان رنجورخویی بالاتری دارند، در حالی که خودشیفته‌های بزرگ در برون‌گرایی بالاتر هستند، اما هر دوی آنها سطوح متفاوتی از سازگاری دارند.

برونگرایی عاملی با خودشیفتگی بزرگ همراه است. قاطعیت، تسلط و میل شدید به توجه و تحسین را پوشش می دهد. افرادی که دارای این خصیصه هستند، تمایل به اعتماد به نفس، برون گرایی و نیازشان به شناخت و قدرت دارند.

تضاد در هسته خودشیفتگی بزرگ و آسیب پذیر است. این به ویژگی هایی مانند خصومت، استحقاق، دستکاری و همدلی کم اشاره دارد. افراد بسیار متخاصم اغلب از دیگران برای رسیدن به اهداف خود سوء استفاده می کنند.

در نهایت، روان رنجوری خودشیفتگی با خودشیفتگی آسیب پذیر همسو می شود و ویژگی هایی مانند حساسیت مفرط، ناامنی و بی ثباتی عاطفی را توصیف می کند. افرادی که دارای این ویژگی هستند، معمولاً واکنش تدافعی نشان می دهند و احساسات شدیدی مانند اضطراب و شرم را تجربه می کنند.

مدل سه شاخه ای خودشیفتگی خاص تر از مدل طیفی خودشیفتگی است و ممکن است رفتارهایی را توضیح دهد که مدل طیفی خودشیفتگی ممکن است نادیده گرفته شود. خارج از این مدل ها، نظریه شخصیت پنج بزرگ به دنبال توضیح شخصیت به عنوان یک چارچوب است. خودشیفتگی اغلب با جنبه هایی از آن چارچوب مرتبط است.

نظریه شخصیت پنج عاملی

همچنین به عنوان مدل پنج عاملی (FFM) شناخته می شود، چارچوبی برای درک شخصیت به طور کلی از طریق پنج بعد کلیدی است:

گشودگی به تجربه: این به خلاقیت، کنجکاوی و ترجیح دادن به تازگی اشاره دارد. افرادی که صراحت بالایی دارند تخیل هستند و از کشف ایده ها و تجربیات جدید لذت می برند

وظیفه شناسی: این به خودانضباطی، سازماندهی و رفتارهای هدفمند اشاره دارد. افرادی که نمره بالایی در وظیفه شناسی دارند، اغلب قابل اعتماد و متمرکز هستند

برونگرایی: این به اجتماعی بودن، قاطعیت و انرژی اشاره دارد. افراد برون گرا در محیط های اجتماعی رشد می کنند و اغلب به عنوان افرادی مشتاق و برونگرا دیده می شوند.

توافق پذیری: این به همکاری، شفقت و توجه اشاره دارد. کسانی که سطوح پایینی از این ویژگی دارند ممکن است ماهیت رقابتی یا متضادتری داشته باشند.

روان رنجوری: این به بی ثباتی عاطفی و تمایل به تجربه احساسات منفی مانند اضطراب، عصبانیت یا افسردگی اشاره دارد. افراد مبتلا به روان رنجوری بالا نسبت به استرس حساس تر هستند.

خودشیفتگی اغلب با برونگرایی بالا و سازگاری کم در مدل پنج بزرگ مرتبط است. خودشیفته‌های بزرگ معمولاً برون‌گرایی بالایی از خود نشان می‌دهند، در حالی که خودشیفته‌های آسیب‌پذیر روان‌رنجوری بالایی نشان می‌دهند.

درک خودشیفتگی در مقابل اختلال شخصیت خودشیفته

تحقیقات کلینیک مایو همچنین نشان می دهد که می توان بدون داشتن اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) ویژگی های خودشیفتگی را داشت. ممکن است مجبور شوید با افراد دشواری برخورد کنید که عاشق توجه هستند و احساس برتری می‌کنند، اما ناکارآمدی یا سفتی افراد مبتلا به NPD را نشان نمی‌دهند.

NPD یک تشخیص بالینی است که افرادی را توصیف می کند که دارای ویژگی های خودشیفتگی فراگیر و شدید هستند که به طور قابل توجهی با توانایی فرد برای عملکرد اجتماعی، شخصی یا حرفه ای تداخل می کند. در حالی که خودشیفتگی می تواند در درجات مختلف وجود داشته باشد، NPD نشان دهنده یک الگوی رفتاری شدیدتر و تغییرناپذیر است که نیاز به توجه بالینی دارد.

برای کمک به تمایز بین این دو، می توانید از معیارهای DSM-5 استفاده کنید. پنج معیار از نه معیار باید برای تشخیص NPD وجود داشته باشد.

احساس بزرگی از خود بزرگ بینی دارد

دارای تخیلات موفقیت نامحدود، قدرت، درخشش، زیبایی یا عشق ایده آل است

معتقد به “خاص” و منحصر به فرد بودن است و فقط توسط افراد خاص یا با موقعیت بالا قابل درک است یا باید با آنها ارتباط داشته باشد.

نیاز به تحسین بیش از حد دارد

حس استحقاق دارد

از دیگران برای رسیدن به اهداف خود سوء استفاده می کند

تمایلی به تشخیص یا شناسایی احساسات و نیازهای دیگران ندارد

نسبت به دیگران حسادت می کند یا معتقد است که دیگران به آنها حسادت می کنند

متکبر است یا رفتارها یا نگرش‌های متکبرانه دارد

در سفر خود با خودشیفتگی حمایت دریافت کنید

همه انواع خودشیفتگی، از نمایش آشکار اعتماد به نفس و تسلط گرفته تا اشکال پنهان تر ناامنی و دستکاری، به طور منحصر به فردی ظاهر می شوند. شناخت این طیف می تواند به شما کمک کند رفتارهای خود را بهتر مدیریت کنید و پرچم قرمز را در یک رابطه شناسایی کنید تا بتوانید مرزهای سالمی را تعیین کنید.

اگر با رفتار خود دست و پنجه نرم می کنید یا فردی که به او مشکوک هستید ممکن است خودشیفته باشد، جستجوی حمایت ممکن است به شما در شناسایی راه های موثر برای مقابله کمک کند. یک مربی می تواند به شما کمک کند مهارت های بین فردی را که برای پیمایش پویایی چالش برانگیز، تعیین مرزها و تقویت روابط سالم تر و سازنده تر نیاز دارید، توسعه دهید.


پیاده سازی و سئو توسط: 'GoGseo