راهکارهایی برای فهمیدن اینکه احساستان عشق است یا شهوت؟
چه از قبل در یک رابطه باشید و چه کسی را در نظر دارید، تنظیم احساسات خود نسبت به کسی می تواند یک چالش واقعی باشد. در حالی که هیچ راه روشن و بدون اشتباهی برای ایجاد تمایز برای شخص دیگری وجود ندارد، شما حداقل می توانید تمایز را برای خود واضح تر کنید. این مراحل را دنبال کنید تا تفاوت بین عشق، شیفتگی و شهوت را بدانید و به یاد داشته باشید که با خودتان صادق باشید.
شناخت عشق واقعی:
بررسی کنید که آیا با شخص مورد علاقه خود به عنوان یک انسان رفتار می کنید یا یک چیز. شما حتی با دانستن عیوب این شخص به او اهمیت می دهید؟ شما متعهد هستید که حتی در سخت ترین شرایط کنار هم بمانید؟ شما می توانید هر چیزی را در مورد خودتان به این شخص بگویید، حتی اگر حقیقت به نفع شما نباشد و می دانید که شریک زندگی تان شما را می پذیرد؟ هیچ راهی برای وادار کردن کسی وجود ندارد که شما را دوست داشته باشد ، اگرچه اعمال، بلندتر از کلمات صحبت می کنند. از یک دوست یا یکی از اعضای خانواده مورد اعتماد خود بپرسید که چه میبینند. بیشتر اوقات، کسانی که در بیرون هستند، به احتمال زیاد چیزهایی را می بینند که شما نمی بینید، زیرا عشق کور است.
میزان احساس امنیت خود را ارزیابی کنید.
شما می دانید که شریک زندگی شما بدون توجه به هر اتفاقی در کنار شما خواهد بود و شما آماده اید تا پایان عمر خود را به شریک زندگی خود متعهد کنید؟
به مدت زمانی که در رابطه بوده اید فکر کنید.
شما مدت زیادی است که آن شخص را می شناسید و نمی توانید زندگی بدون او را تصور کنید؟ شما می خواهید همه چیز را در مورد شخص بدانید و می خواهید زمانی را صرف شناخت آنها در سطح عمیق تری کنید؟
طرز فکری که در مورد طرف مقابل دارید را تحلیل کنید.
اتفاق خندهداری در محل کار برای شما افتاده است و نمیتوانید صبر کنید تا به همسرتان بگویید. از طرف دیگر، شما تجربه بدی داشته اید و می خواهید با کسی صحبت کنید که درک کند. اگر شریک زندگی شما اولین کسی است که وقتی می خواهید درونی ترین افکار خود را به اشتراک بگذارید به او فکر می کنید، ممکن است عاشق شده باشید. شما برای یکدیگر احترام متقابل قائل هستید.
دانستن اینکه آیا شیفته هستید یا خیر:
بررسی کنید که آیا با فرد مورد علاقه خود به عنوان یک شخص رفتار می کنید یا یک چیز. وقتی شیفتگی را تجربه می کنید، ذهن شما درگیر افکار طرف مقابل می شود. شما نه تنها به شخص مقابل فکر می کنید، بلکه به این فکر می کنید که چگونه می خواهید خود را برای طرف مقابل نشان دهید. شما یک دید ایده آل از اینکه این شخص چگونه است دارید و ممکن است دید شما دقیق باشد یا نباشد.
میزان احساس امنیت خود را ارزیابی کنید.
به جای اینکه احساس امنیت کنید، بیشتر به این فکر می کنید که چگونه طرف مقابل را تحت تاثیر قرار دهید. تمرکز شما بر این است که او چه حسی به شما دارد و به دلیل اینکه نمی دانید طرف مقابل چه احساسی دارد، عصبی می شوید.
به مدت زمانی که در رابطه بوده اید فکر کنید.
رابطه شما کاملاً جدید است، و در حالی که دائماً در حال فکر کردن به طرف مقابل هستید، مطمئن نیستید که او صلاحیت رابطه با شما را داشته باشد.
طرز فکری که در مورد طرف مقابل دارید را تحلیل کنید.
شما دائماً به نحوه لبخند زدن، نحوه بیان نام شما یا نحوه نگاه شریک زندگی تان به شما فکر می کنید. شما با وسواس در مورد این جزئیات فکر می کنید و سعی می کنید بر اساس این ویژگی های تا حدی پیش پا افتاده تصمیم بگیرید که شخص نسبت به شما چه احساسی دارد.
به نحوه برخورد نگاه کنید.
شخصی که دوست دارید با شما مخالف است و شما تعجب می کنید که آیا این رابطه تمام شده است یا خیر. شما تعجب می کنید که آیا اصلاً آن شخص را می شناسید یا اینکه تصورات شما در تمام مدت اشتباه بوده است.
درک زمانی که شما احساس گرما و شهوت دارید:
بررسی کنید که آیا با موضوع مورد علاقه خود به عنوان یک شخص رفتار می کنید یا یک چیز.
اگر به دنبال این هستید که کسی را به عنوان جایزه بگیرید یا کسی را وادار کنید که با شما به رختخواب برود، با آن شخص مانند یک چیز رفتار می کنید و احتمالاً هوس دارید.
میزان احساس امنیت خود را ارزیابی کنید.
امنیت برای شما مهم نیست. شما بیشتر به امتیاز و با هم بودن فیزیکی علاقه دارید. بعد از اینکه به چیزی که می خواهید رسیدید، می توانید طرف مقابل را ترک کنید.
طرز فکری که در مورد طرف مقابل دارید را تحلیل کنید.
شما سعی می کنید بفهمید چه کاری باید انجام دهید تا این شخص شما را برای یک مهمانی شبانه دعوت کند.
به نحوه برخورد نگاه کنید.
چه کسی اهمیت می دهد که شما استدلال داشته باشید؟ شما می توانید بدون دردسر مشاجره، دعوا و نمایش، شخص جدیدی پیدا کنید. رابطه جنـسی عالی است، اما ارزش آن را ندارد، مگر اینکه رابطه، آرایشی پس از یکی از آن مشاجرات پرشور باشد.