لطفا صبر کنید ...

اگر سفر نبود چه می شد؟

new-zealand-1882703_1280.jpg

اگر سفر نبود چه می شد؟

اگر مقوله سفر نبود، چه می شد؟ سفر چه نوع از «آگاهی» را به ما منتقل می کند؟ اگر سفر نبود «محکوم به ماندن» می شدیم و همچون درختان، در جایی که متولد شده ایم، محبوس می ماندیم.بدون سفر، انسان ها، روابط اجتماعی و بینافرهنگی شان را از دست می دادند.

بدون سفر، انسان ها، روابط اجتماعی و بینافرهنگی شان را از دست می دادند. بی شک این «انجماد مکانی» انجماد فکری و فرهنگی را نیز به دنبال داشت. ما با سفر، با «دیگری» و «طبیعت» پیوند می خوریم.

حرکت است که به جهان ارزش می دهد. سفر مسیری است برای اینکه ما به ارزش پدیده ها پی ببریم.

انسان موجودی است که باید بارها متولد شود. سفر به ما امکان تولد مجدد را می دهد؛ یعنی خروج از فضایی که به آن تعلق داریم و دیدن جهانی دیگر. هر سفر تازه و هر جابه جایی مکانی، خود یک تولد مجدد است. انسان با سفر می تواند به این موضوع پی ببرد که جهان چقدر وسیع است و چقدر قضاوت های منطقه ای و بومی می توانند نسبی باشند.

سفر لایه های بسیار دارد؛ می تواند در قالب «مجازی»، «روایی» و «فیزیکی» باشد؛ ما «سفر انفسی»، «سفر در جهان طبیعت» و «سفر در جهان معرفت» داریم. اما موضوع ما در این بحث، سفر جسمی و فیزیکی است؛ سفر با جسم و حرکت بدن و ذهن به سوی مقصدی جدید، با سفرهای مجازی و کتابی تفاوت دارد. در روزگاری که ما انسان ها را «ذهنِ تن دار» (ذهن با تن کامل می شود) تعریف می کنند، سفر نمی تواند بدون تن باشد. به این اعتبار است که در سنت و آیین های ما بر سفر تن هم تاکید شده است. همچون سفر حج که یک سفر بزرگ ذهن، تن و قلب است.

سفر دو جنبه «طبیعی» و «فرهنگی» دارد؛ گاهی انسان می خواهد از تجربیات فرهنگی استفاده کند و بر تجربیات خود بیفزاید و گاه قصد از سفر، بهره مندی از زیبایی های طبیعت است.

انسان با سفر از زندگی روزمره و تکرار خارج می شود. از همين رو، ما نیازمند سفر هستیم. حتی اگر هیچ مقصدی هم نداشته باشیم، انسان باید هرازگاهی بلند شود و حرکت کند و در این طبیعت زیبا گردش کند تا به احساس آرامش برسد. اساساً به خاطر همین است که «زندان» معنا می یابد. زندان جایی است که نمی توان سفر کرد و یکی از بدترین مجازات برای انسان این است که نتواند سفر کند. از این رو، با توجه به این تجربه بشری است که آدمی «زندان» را خلق کرد.

آدم ها به میزان «فضاهایی» که تجربه می کنند، تفکری باز یا بسته دارند. سفر می تواند همراه با تحول باشد همان طور که در تجربیات دینی و حکمی و زیبایی شناسی ما بر این امر تاکید شده است. اگر برای چیزی حرکت نکنیم، ارزش چندانی برایمان پیدا نمی کند.

پیاده سازی و سئو توسط: 'GoGseo