توجه کنید که آیا شخص قابل اعتماد و صادق است یا خیر.
شما باید ویژگی های فردی شریک زندگی خود یا شخصی که ممکن است در آینده شریک شما باشد را در نظر بگیرید. یکی از ویژگی های کلیدی که باید به دنبال آن باشید، قابلیت اطمینان و صداقت است. از خود بپرسید: “آیا این شخص قابل اعتماد و صادق به نظر می رسد؟” و “این شخص چگونه نشان می دهد که قابل اعتماد و صادق است؟” به عنوان مثال، ممکن است متوجه شوید که آن شخص زمانی که با شما قرار می گذارد، در آخرین لحظه نمیآید.
در نظر بگیرید که آیا آن شخص از شما حمایت می کند یا خیر.
یک شریک وفادار به ویژگی ها و مهارت های فردی شما احترام می گذارد. باید توجه داشته باشید که آیا آن شخص از علایق و اهداف شما حمایت واضحی نشان می دهد یا خیر. داشتن شریکی که حمایت می کند همچنین نشان می دهد که آنها به شما به عنوان یک شخص علاقه مند هستند و به آینده شما اهمیت می دهند.
به عنوان مثال، ممکن است متوجه شوید که آن شخص همیشه در بازی ها یا مسابقات شما حاضر می شود یا تمام تلاش خود را می کند تا آنجا باشد. ممکن است آن شخص وظایف اضافی در خانه انجام دهد، بنابراین شما زمان برای مطالعه برای یک امتحان یا زمانی برای صرف یک پروژه مهم برای کار داشته باشید.
همچنین ممکن است توجه داشته باشید که شخص مستقیماً به شما می گوید: “من از شما حمایت می کنم و فکر می کنم کاری که انجام می دهید عالی است” یا “من به شما و توانایی های شما ایمان دارم. من می خواهم به هر طریقی که می توانم از شما حمایت کنم.»
تعیین کنید که آیا فرد از نظر عاطفی بالغ است یا خیر.
بلوغ عاطفی یک ویژگی کلیدی در یک رابطه است، زیرا نشان می دهد که فرد راحت است و مایل است از نظر عاطفی در کنار شما باشد. بالغ بودن از نظر عاطفی نشانه خوبی از وفاداری و نشانه خوبی است که رابطه شما سالم است.
به عنوان مثال، یک فرد بالغ از نظر عاطفی شنونده خوبی خواهد بود و نیازهای خود را کنار می گذارد تا بر نیازهای شما تمرکز کند. آنها همچنین راحت در مورد احساسات، خواسته ها و نیازهای خود با شما صحبت می کنند و مایلند آنچه را که می خواهند بخواهند.
یک فرد بالغ از نظر عاطفی نیز قادر خواهد بود بدون تأثیر دیگران تصمیمات و انتخاب های خود را اتخاذ کند. این یک ویژگی خوب است زیرا نشان می دهد که آنها می توانند در قبال انتخاب های خود پاسخگو باشند و در تصمیم گیری های خود مسئولیت پذیر باشند.
به نحوه برخورد نگاه کنید.
هنگامی که سعی می کنید تعیین کنید که آیا یک شریک وفادار انتخاب کرده اید، باید در نظر بگیرید که چگونه درگیری را در رابطه خود مدیریت می کنید. آیا هر دوی شما می توانید در مورد مسائل یا مشکلاتی که دارید صحبت کنید؟ آیا می توانید آشکارا در مورد احساس خود با شریک زندگی خود صحبت کنید؟ داشتن مهارت های ارتباطی خوب و مهارت های گوش دادن جنبه های مهم یک رابطه رضایت بخش و وفادار است.
همچنین ممکن است به این فکر کنید که چگونه شریک زندگی تان درگیری بین شما را مدیریت می کند. آیا او ناراحت می شود و کات می کند؟ آیا او می تواند در مورد احساسات و نگرانی های خود با شما صحبت کند؟ توجه داشته باشید که او در شرایط دشوار یا چالش برانگیز چگونه واکنش نشان می دهد و آیا احساس می کنید که او به شیوه ای سالم و صادقانه واکنش نشان می دهد یا خیر.
به این فکر کنید که رابطه شما چگونه پیشرفت کرده است.
شما همچنین باید به تصویر بزرگ نگاه کنید و رابطه خود را به عنوان یک کل در نظر بگیرید. به این فکر کنید که رابطه شما از کجا شروع شده و در حال حاضر کجاست. آیا احساس می کنید که شما و شریک زندگی تان با هم رشد کرده و بالغ شده اید؟ آیا رابطه شما در حال حاضر قوی تر از گذشته احساس می شود؟ اگر رابطه شما سالم است، حس وفاداری شما نسبت به شریک زندگی تان باید در طول زمان گسترش یابد و باید احساس کنید که بعد از مدت ها با هم می توانید به او اعتماد کنید. اگر احساس میکنید رابطهتان آنطور که انتظار داشتید از نظر اعتماد و وفاداری توسعه نیافته است، ممکن است تصمیم بگیرید با شریک زندگیتان درباره احساستان صحبت کنید. باید در نظر داشته باشید که چه کاری می توانید انجام دهید تا رابطه خود را در اولویت قرار دهید و حس وفاداری قوی تری ایجاد کنید.
اگر تا به حال عاشق شخص اشتباهی شده اید احتمالاً مفهوم “کنترل عشق” واقع بینانه به نظر می رسد. بنابراین شاید واقعا نتوانید کنترل کامل عشق را بدست آورید، اما می توانید راه هایی برای مدیریت آن پیدا کنید!
در اینجا چند نکته وجود دارد که به شما کمک می کند تا احساسات خود را نسبت به کسی بهتر کنترل کنید.
حواس خود را از روی شخص منحرف کنید.
هر چه بیشتر به خود اجازه دهید در مورد شخصی سمی فکر کنید، احتمال اینکه روی او متمرکز شوید و خود را به مسیر اشتباه هدایت کنید، بیشتر می شود. بنابراین هر زمان که در افکار شما ظاهر شد، مسیر خود را منحرف کنید! خود را با یک فعالیت مثبت که به تمرکز شما نیاز دارد مشغول کنید. به عنوان مثال، یک کتاب بخوانید، با یک دوست تماس بگیرید، یک پازل انجام دهید، نقاشی بکشید، یک بازی ویدیویی انجام دهید، ببافید، تمیز کنید یا به پیاده روی بروید. اگر فعالانه سعی کنید فکر او را از ذهن خود بیرون کنید، ممکن است بیشتر در مورد او فکر کنید. به جای اینکه سعی کنید اصلاً به او فکر نکنید، چیزهای جایگزین زیادی را برای فکر کردن در یک ردیف قرار دهید.
حواس پرتی می تواند به تغییر خلق و خوی شما کمک کند. اگر از این موقعیت ناراحت هستید، با درگیر شدن در کار دیگری، خلق و خوی منفی خود را قطع کنید.
کارهایی را انجام دهید که واقعاً از آن لذت می برید.
وقت خود را با چیزهایی پر کنید که باعث خوشحالی و رضایت شما می شوند.اگر عاشق نقاشی هستید، در کلاس نقاشی شرکت کنید. اگر عاشق نواختن گیتار هستید، یک گروه موسیقی راه اندازی کنید. اگر عاشق چیدن عروسک ها و عکس گرفتن از آنها در حال اجرا در سیرک هستید، این کار را انجام دهید! «چی» مهم نیست تا زمانی که یک انتخاب سالم باشد که ذهن شما را در مسیر درست و مثبت قرار دهد. بسیاری از مردم کار داوطلبانه را یکی از رضایت بخش ترین فعالیت هایی می دانند که می توانند انجام دهند. به دنبال فرصت های داوطلبانه در جامعه خود باشید که علاقه شما را برانگیزد.
وقتی بخش بزرگی از زندگی شما به انجام کاری اختصاص داده میشود که به شما هدف میدهد، همه چیز به نوعی کنار میرود. آن احساساتی که نمیخواهید احساس کنید دور میشوند.
توصیه هایی را که به دوستتان می دهید به خودتان بدهید.
تا می توانید منطقی باشید و مزایا و معایب موقعیت را بسنجید. سعی کنید به عقب برگردید و تصور کنید که به جای اینکه مستقیماً درگیر باشید، چیزها را مشاهده می کنید. به عنوان مثال فرض کنید به جای خودتان، دوستتان در این رابطه بوده است. اگر به آنها توصیه می کنید به دلایل معقول، منطقی و عملی از این رابطه بیرون بیایند، همین کار را برای خودتان انجام دهید! به عنوان مثال، اگر دوستتان عاشق کسی شود که قبلاً ازدواج کرده است، چه میگویید؟ به طور مشابه، اگر دوستتان احساس کند که این تنها شانس او برای عشق است، چه میگویید؟ مطمئناً منطقی است که به آنها یادآوری کنیم که همیشه “ماهی های دیگری در دریا” وجود دارند، درست است؟
طرح های جایگزین را امتحان کنید.
از قبل تصمیم بگیرید که در هنگام بروز موقعیت چگونه پاسخ دهید. شما نمی توانید خواسته های خود را کنترل کنید، اما می توانید اعمال خود را کنترل کنید. به جای خوردن سیب زمینی سرخ کرده، یک غذای سالم بخورید. به همین ترتیب، اگر می خواهید با آن شخصی که مناسب شما نیست تماس بگیرید، “پس” برنامه ای برای تماس با بهترین دوست خود داشته باشید. “اگر” می خواهید تلفن خود را بردارید و به آن آقا/خانم پیام دهید. اشتباه است، پس به جای آن بازی مورد علاقه خود را در تلفن خود بازی کنید.
مراقبه کنید تا افکار و احساسات خود را دوباره متمرکز کنید.
تمرکز ذهن به حذف افکار ناخواسته کمک می کند. خالی کردن ذهن برای مدیتیشن ممکن است مانند یک دعوت آشکار به نظر برسد تا به فردی که سعی می کنید به او فکر نکنید متمرکز شوید. با این حال، اگر واقعاً متمرکز و بر روی تجربه خود در لحظه تمرکز کنید، همه چیز از بین می رود. به آن به عنوان یک پاکسازی ذهنی فکر کنید!
این یک تکنیک خوب برای استفاده در زمانی است که سعی می کنید از احساسات خود برای کسی که برای شما مناسب نیست استفاده کنید. همچنین زمانی که سعی می کنید احساساتی را که می خواهید به دلایل دیگر دنبال کنید، هدایت کنید، مفید است.
اگر مدیتیشن سنتی کاملاً سبک شما نیست، چیزی مانند آرام سازی تدریجی عضلانی ، تمرینات تنفس عمیق ، دعا، گوش دادن به موسیقی آرام بخش، یا حلقه زدن و گم شدن در یک کتاب خوب را امتحان کنید.
عشق مفهومی انتزاعی است که تعیین دقیق و درک آن دشوار است. بسیاری از مردم عشق را با استفاده از احساسات توصیف می کنند، اگرچه عشق به خودی خود لزوماً یک احساس نیست. با این حال، چند نشانگر فیزیکی و روانشناختی وجود دارد که متوجه شوید کسی را دوست دارید.
در نظر بگیرید که چه مدت شخص خاص خود را می شناسید.
ایده “عشق در نگاه اول” همیشه واقع بینانه نیست. معمولاً زمان زیادی طول می کشد تا احساس عشق رشد کند. اگر فکر می کنید که ممکن است احساس عشق به شخص خاص خود را تجربه کنید، به مدت زمانی که او را می شناسید فکر کنید.
آیا با او در یک رابطه هستید یا فقط کسی است که از راه دور دوستش دارید؟
اگر در یک رابطه هستید، چه مدت است که با هم ملاقات می کنید؟
چه مدت است که این شخص را به طور کلی می شناسید؟
به واکنش های فیزیولوژیکی بدن خود فکر کنید.
بسیاری از مردم گزارش می دهند که وقتی به علاقه عشقی خود فکر می کنند، واکنش های فیزیکی خاصی را در خود مشاهده می کنند. این علائم به مراکز خاصی در مغز شما مرتبط هستند که با روابط مرتبط هستند. مانند:
گشاد شدن مردمک ها
تند شدن ضربان قلب
احساسات عصبی
عرق کردن کف دست ها
گونه های برافروخته
در مورد رابطه تان با این شخص از خود سوال بپرسید.
وقتی به شخص خاص خود فکر می کنید، سؤالات زیادی وجود دارد که می توانید از خود بپرسید. پاسخ به این سؤالات به شما کمک می کند تا تشخیص دهید که آیا واقعاً این شخص را دوست دارید یا فقط احساس شیفتگی یا شهوت را تجربه می کنید.
چقدر او را می شناسم؟
زندگی من بدون او چگونه خواهد بود؟
آیا او صرفاً جذابیت جسمی/جنـسی دارد یا جذب شخصیت او شدم؟
چه زمانی به این شخص فکر می کنم؟ همیشه؟ یا فقط زمانی که او را بخواهم؟
آیا به آینده خود با او فکر می کنم؟ آن آینده چگونه به نظر می رسد؟
در یک رابطه متعهدانه برای چه چیزی ارزش قائلم؟ آیا این شخص آن نیازها را برآورده می کند؟
آیا احساس می کنم از طرف او حمایت و تشویق می شوم؟
چه چیزی را فدا کنم تا رابطه ام با او کارساز شود؟ آیا اصلا حاضرم چیزی را قربانی کنم؟
آیا وقتی در کنار این شخص هستم واقعاً خوشحال هستم؟
وقتی او در اطراف من نیست چه احساسی دارم؟ دلم براش تنگ میشه؟ چقدر؟
آیا نسبت به این شخص احساس حسادت یا مالکیت می کنم؟
مشخص کنید که چقدر این شخص را دوست دارید و آیا احساسات شما عاشقانه است یا خیر.
گاهی اوقات آسان است که درگیر احساس شهوت یا شیفتگی نسبت به یک شخص شوید. زمانی را به این فکر کنید که آیا احساسات شما نسبت به شخص خاص خود عاشقانه است و آیا واقعاً به این شخص علاقه مند هستید یا خیر.
آیا از نظر فیزیکی جذب او شده اید؟
آیا می خواهید با این شخص در یک رابطه متعهدانه باشید یا دوستی تنها چیزی است که می خواهید؟
آیا فقط به صمیمیت فیزیکی علاقه دارید یا این فقط یک امتیاز برای رابطه عالی شماست؟
آیا وقتی به این شخص فکر می کنید اصطلاحا “پروانه ها در شکمتان پرواز می کنند” یا نه؟
آیا این شخص کسی است که بتوانید تصور کنید که به عنوان فرد مهم خود به خانواده و دوستان خود معرفی کنید؟
آیا اغلب به او فکر می کنید یا در مورد آینده ای با هم خیال پردازی می کنید؟
بنویسید که دقیقاً چه چیزی را در مورد شخص خاص خود دوست دارید.
مشخص کردن ویژگیهایی که در مورد این شخص دوست دارید به شما کمک میکند تا بفهمید که آیا آنچه احساس میکنید واقعاً عشق است یا صرفاً شیفتگی یا شهوت. اگر ویژگی های فیزیکی بیشتری در لیست خود دارید، احتمال زیادی وجود دارد که واقعاً عاشق این شخص نیستید و در عوض به دنبال رابطه فیزیکی با او هستید.
ویژگی های شخصیتی
ویژگی های فیزیکی
ویژگی های مثبت – آیا آنها واقعی هستند؟
ویژگی های منفی – آیا آنها قابل تحمل هستند؟یا مزاحم؟
تعیین کنید که آیا شخص خاص خود را همانگونه که هست می پذیرید یا خیر.
نقص ها به اندازه ویژگی های مثبت، بخشی از شخصیت افراد هستند. باید در نظر داشته باشید که آیا عشق خود را به طور کامل می پذیرید، یا اینکه آرزو می کنید ای کاش برخی از جنبه ها متفاوت بود.
اغلب اوقات، بخشی از درک اینکه کسی را دوست دارید شامل آگاهی از این است که معایب آن شخص شما را آزار نمی دهد. شما آنها را می پذیرید و مایلید برای غلبه بر آن معایب با یکدیگر همکاری کنید.
همزمان، متوجه میشوید که بهخاطر طرف مقابلتان، انسان بهتری میشوید. او عیب های شما را می پذیرد، اما شما سعی می کنید به خاطر رابطه بهتر شوید.
این محتوا به اضطراب و افسردگی اشاره میکند که ممکن است برخی افراد آن را محرک بدانند.مشکلات سلامت جسمانی به طور قابل توجهی خطر ابتلا به مشکلات سلامت روان را افزایش می دهد و بالعکس تقریباً یک نفر از هر سه نفر با وضعیت سلامت جسمانی طولانی مدت دارای مشکل سلامت روانی است که اغلب افسردگی یا اضطراب است.
چگونه سلامت روان من بر سلامت جسمی من تأثیر می گذارد؟
تحقیقات نشان میدهد افرادی که مشکل سلامت روانی دارند بیشتر احتمال دارد به یک وضعیت سلامت جسمانی قابل پیشگیری مانند بیماری قلبی مبتلا شوند.
این می تواند دلایل مختلفی داشته باشد، از جمله:
ژنتیک – ژن هایی که احتمال ابتلا به یک مشکل روانی را افزایش می دهند ممکن است در مشکلات سلامت جسمانی نیز نقش داشته باشند.
انگیزه کم – برخی از مشکلات سلامت روان یا داروها می توانند بر انرژی یا انگیزه شما برای مراقبت از خود تأثیر بگذارند
مشکل در تمرکز و برنامه ریزی – اگر مشکل سلامت روانی شما بر تمرکز شما تأثیر می گذارد، ممکن است برای شما سخت باشد که قرار ملاقات های پزشکی ترتیب دهید یا شرکت کنید.
عدم حمایت برای تغییر رفتار ناسالم – متخصصان مراقبت های بهداشتی ممکن است تصور کنند که شما قادر به ایجاد تغییرات نیستید، بنابراین هیچ حمایتی برای کاهش مصرف الکل یا ترک سیگار، به عنوان مثال، ارائه نمی دهند.
احتمال کمتری برای دریافت کمک پزشکی وجود دارد – متخصصان مراقبت های بهداشتی ممکن است تصور کنند علائم جسمی شما بخشی از بیماری روانی شماست و آنها را بیشتر بررسی نکنند. افراد مبتلا به بیماری روانی کمتر احتمال دارد که چک های معمولی (مانند فشار خون، وزن و کلسترول) را دریافت کنند که ممکن است علائم بیماری های جسمی را زودتر تشخیص دهد.
علاوه بر این، مشکلات سلامت روان می تواند با علائم فیزیکی همراه باشد. بدن و ذهن ما از هم جدا نیستند، بنابراین جای تعجب نیست که بیماری روانی بر بدن شما تأثیر بگذارد. افسردگی میتواند همراه با سردرد، خستگی و مشکلات گوارشی باشد و برای مثال، اضطراب می تواند باعث ناراحتی معده شود. علائم دیگر می تواند شامل بی خوابی، بی قراری و مشکل در تمرکز باشد.
برای کمک به خودم چه کنم؟
داشتن یک مشکل سلامت روان به این معنی نیست که اجتناب ناپذیر است که شما یک مشکل سلامت جسمی ایجاد کنید. کارهایی وجود دارد که می توانید انجام دهید تا بهترین شانس را برای حفظ سلامت جسمانی خود داشته باشید.
ورزش فعالیت بدنی یک راه عالی برای حفظ سلامت جسمی و همچنین بهبود سلامت ذهنی شماست. تحقیقات نشان می دهد که انجام ورزش مواد شیمیایی حس خوب به نام اندورفین را در مغز آزاد می کند. حتی یک 10 دقیقه پیاده روی سریع می تواند هوشیاری ذهنی، انرژی و خلق و خوی شما را بهبود بخشد. چه در حال مراقبت از باغ خود باشید و چه در یک ماراتن، ورزش می تواند کیفیت زندگی شما را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد. یافتن فعالیتی که از آن لذت می برید می تواند باعث شود کمتر استرس داشته باشید، تمرکز بیشتری داشته باشید و به شما احساس هدفمندی بدهد.
خوب غذا خوردن می تواند سلامتی و خلق و خوی شما را بهبود بخشد. یک رژیم متعادل رژیمی است که شامل مقادیر سالم پروتئین، چربی های ضروری، کربوهیدرات های پیچیده، ویتامینها، مواد معدنی و آب باشد. غذایی که می خوریم می تواند بر توسعه، مدیریت و پیشگیری از بسیاری از بیماریهای روانی از جمله افسردگی و زوال عقل تأثیر بگذارد.
استعمال دخانیات هم بر سلامت روان و هم بر سلامت جسمی تأثیر منفی می گذارد. بسیاری از افراد مبتلا به مشکلات روانی معتقدند که سیگار علائم آنها را تسکین می دهد، اما این اثرات کوتاه مدت هستند. هیچ وقت برای ترک دیر نیست، و در حال حاضر پشتیبانی زیادی وجود دارد که به شما کمک می کند دست از کار بکشید.
زندگی روزانه زندگی با یک مشکل سلامت روان اغلب می تواند بر زندگی روزمره تأثیر بگذارد و چیزهایی را که دیگران ممکن است در مورد آنها فکر نکنند کمی دشوارتر کند. ما این نکات و راهنماها را گردآوری کردهایم تا به شما کمک کنیم با مسائل روزمره مانند پول، کار، دانشگاه و غیره کنار بیایید.
مراقبان، دوستان و خانواده – مقابله و حمایت
توضیح می دهد که چگونه هنگام حمایت از شخص دیگری کنار بیایید، پیشنهادات عملی برای کارهایی که می توانید انجام دهید و کجا می توانید برای حمایت مراجعه کنید ارائه می دهد.
کریسمس و سلامت روان بیاموزید که چگونه کریسمس ممکن است بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد. نکاتی را در مورد نحوه کنار آمدن و راه هایی برای حمایت از شخص دیگری بیابید.
مقابله با حوادث ناراحت کننده در اخبار
اگر با اتفاقاتی که در اخبار یا جهان رخ می دهد دست و پنجه نرم می کنید – شما تنها نیستید. نکات ما در مورد چگونگی مقابله را بخوانید.
غذا و سلامت روان بیاموزید که چگونه انواع مختلف غذا و نوشیدنی می تواند بر احساس شما تأثیر بگذارد. و نکاتی را برای مدیریت رژیم غذایی خود در صورتی که از نظر روحی ناراحت هستید بیابید.
پوشش بیمه توضیح می دهد که چگونه مشکلات سلامت روان می تواند بر پوشش بیمه تأثیر بگذارد، حقوق شما چیست و چگونه پوشش مناسب را برای خود انتخاب کنید. شامل لیستی از ارائه دهندگان بیمه تخصصی است.
تنهایی، از جمله علل تنهایی و ارتباط آن با مشکلات سلامت روان را توضیح می دهد. نکات عملی برای کمک به مدیریت احساس تنهایی و جاهای دیگری که می توانید برای حمایت مراجعه کنید، ارائه می دهد.
مراقب سلامت روان خود به صورت آنلاین باشید
مزایا و چالش های آنلاین بودن برای سلامت روان شما را توضیح می دهد. همچنین دارای اطلاعاتی در مورد ایمن ماندن آنلاین، ایجاد تعادل مناسب بین زندگی آنلاین و آفلاین خود، و یافتن اطلاعات قابل اعتماد سلامت روان آنلاین است.
ذهن آگاهی اطلاعاتی در مورد ذهن آگاهی، نحوه تمرین آن و اینکه چگونه می تواند به مشکلات سلامت روان کمک کند، ارائه می دهد.
پول و سلامت روان اطلاعاتی در مورد رابطه بین نگرانی های مالی و سلامت روان، با پیشنهاداتی در مورد نحوه رسیدگی به آنها ارائه می دهد.
طبیعت و سلامت روان مزایای سلامت روان طبیعت را توضیح می دهد و نکات و ایده هایی برای امتحان کردن ارائه می دهد. همچنین اطلاعاتی در مورد برنامههای رسمی اکوتراپی و مکانهایی که میتوانید بیشتر بدانید را ارائه میدهد.
فرزندپروری با مشکل سلامت روان توضیح می دهد که چگونه به عنوان والدین با مشکل سلامت روان کنار بیایید، پیشنهادات عملی برای کارهایی که می توانید انجام دهید و کجا می توانید برای حمایت مراجعه کنید، ارائه می دهد.
فعالیت بدنی و سلامت روان شما اطلاعاتی در مورد اینکه چگونه فعالیت بدنی می تواند به سلامت روان شما کمک کند، و نکاتی برای انتخاب فعالیتی که برای شما مفید است، و چگونگی غلبه بر هر چیزی که ممکن است مانع از فعال شدن شما شود.
نژادپرستی و سلامت روان اگر نژادپرستی بر سلامت روان شما تأثیر می گذارد، ما اینجا هستیم. اطلاعات ما می تواند به شما در درک تأثیر نژادپرستی کمک کند – و انتخاب کنید که چگونه و کجا به دنبال کمک باشید. اگر دریافت پشتیبانی مورد نیاز برایتان سخت است، نکات ما می تواند به شما کمک کند راهی به جلو پیدا کنید.
نکات و تمرین هایی برای کمک به آرامش
مشکلات خواب بی خوابی و سایر مشکلات خواب را توضیح می دهد و پیشنهادات عملی برای کارهایی که می توانید انجام دهید و کجا می توانید برای حمایت مراجعه کنید ارائه می دهد.
فشار استرس توضیح می دهد که استرس چیست، چه چیزی ممکن است باعث آن شود و چگونه می تواند بر شما تأثیر بگذارد. شامل اطلاعاتی در مورد راه هایی است که می توانید به خودتان کمک کنید و نحوه دریافت پشتیبانی.
زندگی دانشجویی توضیح می دهد که چگونه می توانید به عنوان یک دانش آموز مراقب سلامت روان خود باشید، پیشنهادات عملی برای کارهایی که می توانید انجام دهید و کجا می توانید برای حمایت مراجعه کنید ارائه می دهد.
تندرستی توضیح می دهد که چگونه می توان سلامت روانی خود را بهبود بخشید و حفظ کرد، چه تشخیص بیماری روانی دارید یا نه.
محل کار – چگونه در محل کار از نظر روانی سالم باشیم
بیاموزید که چگونه میتوانید در محل کار از نظر روانی سالم باشید، با پیشنهاداتی برای اینکه چه کارهایی میتوانید انجام دهید و در صورت داشتن سلامت روانی ضعیف از کجا می توانید حمایت دریافت کنید.
با پزشک عمومی خود قرار ملاقات بگذارید
اگر در مورد سلامت جسمانی خود نگران هستید، یا برای معاینه یا غربالگری معمول دعوت شده اید، یک قرار ملاقات برای ملاقات با پزشک عمومی خود بگیرید. زمان انتظار در جراحی های مختلف GP متفاوت خواهد بود: اگر نیاز به ملاقات فوری با شخصی دارید، یک قرار اضطراری بخواهید. اگر صحبت کردن با متخصصان مراقبت های بهداشتی برایتان سخت است یا نگران هستید که به حرف شما گوش داده نشود، میتوانید کسی را بیاورید تا به شما کمک کند تا خود را نشان دهید. این میتواند یکدوست ، خویشاوند یا وکیل حرفه ای باشد. ذهن اطلاعات بیشتری در مورد یافتن وکیل دارد.
عادات سالم مانند خواب خوب ، ورزش منظم ، و یک رژیم غذایی سالم و متعادل ، بهزیستی و سطح شادی ما را بهبود میبخشد. از سوی دیگر، عادات بد، برعکس عمل میکند و اغلب منجر به افزایش و استرس و اضطراب می شوند.
ظاهراً سه هفته طول می کشد تا یک عادت شکل بگیرد. اگر اخیراً تغییرات بزرگی ایجاد کرده اید – مانند خوردن سبزیجات بیشتر یا انجام یوگا روزانه – یا برای ادامه دادن هیجان زده خواهید شد یا به نقطه ای رسیده اید که تازگی از بین رفته است و بنابراین، شتاب شما نیز افزایش یافته است.
وقتی از این مانع اجتناب ناپذیر عبور کنید، متوجه می شوید که عادت جدید شما به طبیعت دوم تبدیل می شود و اگر سبزیجات بیشتری نخورید یا یوگا روزانه انجام ندهید، احساس عجیبی به شما دست خواهد داد. برای کمک به حسابداران پرمشغله که از نظر جسمی و روانی سالم بمانند،
در اینجا چند نکته عملی در مورد چگونگی ایجاد عادات جدید که در روال خود باقی می مانند آورده شده است:
1. آن را یک قدم بردارید
بازنگری همه چیز در زندگی خود به طور همزمان واقعا سخت است. انجام بیش از حد یکباره به این معنی است که می توانیم تمرکز خود را از دست بدهیم و به هر عادتی که برای رشد کامل نیاز دارد توجه نکنیم.
در عوض، به آرامی با اضافه کردن یک عادت سالم در هر زمان شروع کنید. این باعث افزایش شانس موفقیت شما می شود. هنگامی که اولین گام شما – مانند انجام پنج دقیقه ورزش در روز ، نوشیدن دو لیتر آب در روز، یا حتی استفاده از پله ها به جای آسانسور – به بخشی از برنامه روزمره شما تبدیل شد، می توانید مرحله دیگری را اضافه کنید. اتخاذ عادات جدید به این سرعت ممکن است خسته کننده به نظر برسد، اما بهترین راه برای ایجاد و حفظ عادات سالم در طولانی مدت است.
به پشتیبانی خود تکیه کنید مانند هر کاری که ارزش انجام دادن دارد، ایجاد یک عادت سالم دشوار است. کمی حمایت اخلاقی می تواند به شما کمک کند تا عادت های جدید خود را حفظ کنید. پس چرا اطرافیانتان را تشویق نمی کنید که با شما بپیوندند و تغییرات مثبتی ایجاد کنند؟ چه همکاران و چه عزیزانتان، شانس موفقیت شما را افزایش می دهد و با یادگیری چیزهای جدید با هم، روابط شما را عمیق تر می کند. این افراد در کنار شما هستند و برخی از آنها با خوشحالی یک دوست پاسخگو خواهند بود. این ممکن است تمام چیزی باشد که آنها برای همگام شدن با عادات جدید خود نیاز دارند.
اگر نمیخواهید به نزدیکترین افراد خود تکیه کنید، جامعه وسیعتر خود را امتحان کنید. پارکرون نمونه ای عالی از یک رویداد اجتماعی منظم، رایگان و حمایتی است که به افراد همفکری که می خواهند به طور منظم ورزش کنند، می پیوند.
کاهش موانع هر چه انجام کاری آسان تر باشد، احتمال انجام آن بیشتر است. اگر اولین چیزی که هنگام باز کردن یخچال می بینیم یک کیک شکلاتی است، احتمالاً بیشتر از یک وان زغال اخته به آن دست پیدا می کنیم. بنابراین، با آماده کردن محیط خود برای اقدامات سازنده، تا حد امکان به عادات جدید خود پایبند باشید. شما می توانید:
– یک بطری آب روی میز خود داشته باشید که میزان نوشیدنی شما در طول روز را بررسی کند.
– تصمیم بگیرید که چه تمرینی را می خواهید انجام دهید و لباس های باشگاه خود را شب قبل بیرون بیاورید.
– غذاهای سالم تری را جلوی یخچال و کمدها قرار دهید.
– کتاب ها را در کنار مبل خود قرار دهید، یا در صفحه اصلی تلفن خود به صورت صوتی قرار دهید تا به عنوان یک یادآوری بصری برای خواندن کتاب های بیشتر عمل کند
– مکمل ها و هر دارویی را روی میز یا میز کنار تخت خود قرار دهید – در هر کجا که به احتمال زیاد آنها را ببینید. زمانی که به آنها نیاز دارید آنها را بگیرید.
– یک یادآوری بر روی تلفن خود تنظیم کنید تا در زمان خاصی از روز اقدامات مورد نیاز خود را انجام دهید.
سازگار باشید، هرچه بیشتر کاری را انجام دهید، سریعتر احساس میکنید که بخشی طبیعی از روال شماست. به عنوان مثال، هرچه بیشتر قبل از صبحانه ورزش کنید، زودتر به طور خودکار از خواب بلند می شوید و اولین چیزی که انجام می دهید شروع به ورزش می کنید. اگر این کار را انجام ندهید، شروع به احساس غریبگی می کند و اگر به هر دلیلی ورزش صبحگاهی خود را رها کنید، بعداً احساس می کنید مجبور خواهید بود آن را جبران کنید تا روال خود را زیر پا نگذارید.
روال روزانه خود را در نظر بگیرید زمان مناسب برای وارد کردن یک عادت جدید به روزتان چه زمانی است؟ به این فکر کنید که چه زمانی کنترل بیشتری بر اعمال خود دارید. در میانه یک روز کاری پر مشغله، یا در حالی که از فرزندان کوچک خود مراقبت می کنید، ممکن است زمان مناسبی برای معرفی یک عادت جدید نباشد. با معرفی یک عادت در زمانی که می توانید روی اعمال خود تمرکز کنید، شانس موفقیت را به حداکثر برسانید. زمان آرام در اوایل صبح که احساس میکنید شارژ میشوید ممکن است بهتر از یک برنامه پر هیجانتر روز باشد.
از شکست ها درس بگیرید شکست ها بخشی طبیعی از هر چیزی در زندگی هستند و باید به عنوان یک منحنی یادگیری به جای مانع استفاده شوند. اگر توپ را رها کردید، به خودتان سخت نگیرید. دفعه بعد چه کاری می توانید متفاوت انجام دهید تا اشتباهات مشابه را تکرار نکنید؟ هر روز فرصت جدیدی برای موفقیت است، پس هر روز از آن استفاده کنید و دوباره تلاش کنید.
موفقیت های خود را جشن بگیرید
جشن گرفتن حتی کوچکترین بردها می تواند برای سلامت روان ما مفید باشد. بعد از یک جلسه ورزش روزانه، می توانید با صبحانه مورد علاقه خود یا یک قسمت از برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود به خود پاداش دهید.
یک برنامه ردیابی روزانه یا حتی یک تقویم دیواری نیز ممکن است کمک کند. میتوانید هر بار که ورزش میکنید یا پنج وعده یا بیشتر میوه و سبزی در روز میخورید، این کار را انجام دهید. هرچه رگه شما طولانی تر باشد، مغز شما بیشتر نمی خواهد زنجیره را بشکند. هرچه بیشتر آن را ببینید، تمایل شما برای پاره نکردن زنجیره بیشتر می شود.
همه این موارد به مغز شما کمک می کند تا عادات سالم را با احساسات مثبت مرتبط کند. با گذشت زمان، ممکن است نیازی به انجام این کارها نداشته باشید – مغز شما یاد خواهد گرفت که عادات سالم جدید شما را با همان احساسات مثبت مرتبط کند.
چرا واقعا عادت های سالم را اتخاذ نمی کنید – یا به آنها پایبند نیستید؟
آیا به این دلیل است که شما غذا را منبع آرامش می دانید؟ آیا ورزش را نوعی شکنجه می بینید؟
یافتن دلایل موانع به شما کمک می کند تا بر آنها غلبه کنید تا پایبندی به عادات سالم تر در طولانی مدت آسان تر باشد.
دفتر خاطرات خود را به مدت 20 دقیقه پاک کنید و اعلان ها را خاموش کنید تا نتوانند حواس شما را پرت کنند یا شما را از روال جدیدتان بازدارند. گاهی اوقات فقط یک اعلان طول می کشد تا آن 20 دقیقه ای را که می توانستیم صرف تهیه یک وعده غذایی به صورت انبوه صرف کنیم، یا کشش مفاصل خود را از دست بدهیم.
سیستم عادت چیست؟
ممکن است هدفی داشته باشید که انگیزه ایجاد عادات جدید باشد. این هدف می تواند بهبود سلامت، طول عمر، خواب بهتر، کاهش وزن و غیره باشد. اما این هدف اطلاعات بسیار دقیقی نیست که به شما در دستیابی به نتیجه نهایی مطلوب کمک کند. فرآیند و سیستم هایی که ایجاد می کنید همان چیزی است که شما را به هدف می رساند.
یک فرآیند مراحلی است که باید برای رسیدن به هدف خود بردارید. سیستم تمام تغییراتی است که شما برای کمک به آسان کردن و تکراری شدن فرآیند انجام می دهید. پس از تجزیه عادت نشانه ← ولع ← پاسخ ← پاداش، به بخشهای مختلف و جنبههای مهمی میپردازیم که باید هنگام ایجاد عادتها روی آن تمرکز کنیم.
نشانه عادت اولین قسمت است، بنابراین ممکن است مهمترین قسمت در نظر گرفته شود. این نشانه بصری است، احساس نشانهها، احساس، صدایی که حافظه را تحریک میکند. نشانه زنجیره رفتار را شروع می کند. با این حال، مراحل منتهی به نشانه و علت نشانه چیزی است که شما روی آن کنترل دارید. در اینجا چند نکته اصلی وجود دارد که باید در نظر بگیرید:
هوس های سالم اغلب وقتی به هوس های غذایی فکر می کنیم، آنها را با غذاها یا کارهایی مرتبط می کنیم که با اهداف سلامتی ما همخوانی ندارد. هوس ها می توانند آنقدر قوی باشند که می توانند شما را مجبور کنند تا به فروشگاه بروید تا شیرینی تان را برآورده کنید. با این حال، میتوانید با جذابتر کردن عادت دلخواه خود، ذهن خود را دوباره آموزش دهید تا هوس عادتهای دلخواه خود را داشته باشید.
شما از طریق برخی از مراحل در تغییر رفتار و ایجاد عادات برای حمایت از زندگی سالمی که می خواهید آن را طی کردید. برای یادگیری و اتخاذ عادات جدید با این فرمول آزمایش شده و واقعی هرگز دیر نیست. وقتی صحبت از حمایت از عادات سالم شما میشود، این ساده است و روز شما را با آگاهی بیشتر از هیدراتاسیون، سدیم، کلسیم و سایر اهداف سلامتی خود شروع می کند.
آگورافوبیا یک ترس شدید است که در مکان های عمومی ظاهر می شود. به محض اینکه یک فرد آگورافوبیک فکر می کند که دیگر نمی تواند در مکانی با افراد زیادی کمک بگیرد، حملات پانیک بر او غلبه می کند. این فوبیای رایج باعث می شود افرادی که تحت تأثیر آن قرار می گیرند با فکر ترک مکان های خاصی که احساس امنیت می کنند، مانند خانه خود، احساس ناامنی کنند.
منشأ آن چیست؟
افراد مضطرب و افرادی که در طول زندگی خود موقعیت های آسیب زا را تجربه کرده اند، بیشتر از جمعیت می ترسند . برای مثال، فردی که پس از تصادف یا سوگواری دچار شوک شده است ، ممکن است این استرس پانیک را احساس کند. بنابراین، این فوبیا اغلب به دلیل استرس زیاد فرد ایجاد می شود.
چگونه آگورافوبیک بودن را متوقف کنیم؟
آگورافوبیا را می توان به روش های مختلفی درمان کرد:
چه یک رابطه ناامن، یک محیط کاری پر هرج و مرج، یا فقط خانواده تان که شما را کاملا دیوانه کرده اند، احتمالاً لحظاتی را داشته اید که احساس می کنید از نظر احساسی کنترل ندارید. با این حال، حتی زمانی که احساس می کنید احساسات شما متعلق به شما نیست، به یاد داشته باشید که هنوز می توانید انتخاب کنید که چگونه به آن احساسات واکنش نشان دهید. با کمی هوشیاری و کمی تمرین، ثبات عاطفی دست یافتنی اس. اما در صورت نیاز از دریافت کمک برای مدیریت احساسات خود دریغ نکنید.
احساسات خود را با آب و هوا مقایسه کنید.
مانند یک طوفان باران گذرا، احساسات شما چیزی است که نمی توانید مستقیماً آن را کنترل کنید. با این حال، درست مانند آن طوفان باران، احساسات شما نیز موقتی هستند. همانطور که نمی توانید یک طوفان را متوقف کنید، توانایی متوقف کردن هیجانات خود را هم ندارید اما، می توانید نحوه واکنش خود را کنترل کنید و برای مقابله بهتر با آنها اقدامات لازم را انجام دهید.
به جای تلاش برای مقاومت در برابر احساسات خود، آنها را بدون قضاوت بشناسید.
زمانی که به خود اجازه دادید این احساس را تجربه کنید، لحظه ای را به ارزیابی مجدد موقعیت و واکنش خود به آن اختصاص دهید.
احساسات خود را نادیده نگیرید!
نادیده گرفتن احساسات به شما کمک نمی کند که به طور موثرتری با آنها برخورد کنید، اما تمرکز بیش از حد روی آنها نیز کمکی نمی کند. اگر متوجه شدید که بیش از حد احساسی شدهاید، لحظهای را به تصدیق احساسات خود اختصاص دهید. سپس در مورد موقعیتی که در آن هستید فکر کنید و سعی کنید دریابید که چگونه می توانید آن را با دیدی مثبت تر – یا کمتر فاجعه آمیز – مشاهده کنید. برای اینکه در مسیر درست قرار بگیرید، چند سوال از خود بپرسید:
نکات مثبت این وضعیت چیست؟ وقتی تحت فشار هستید، دیدن چیزی مثبت دشوار است. سعی کنید حداقل به یک چیز خوب در مورد وضعیت خود در لحظه فکر کنید، حتی اگر چیزی به سادگی سلامتی یا آب و هوای خوب باشد.
راه های دیگری که می توانم به این موضوع نگاه کنم چیست؟ آیا دیدگاه فعلی من درست است؟ تصور اینکه یک دوست خوب در مورد شرایط به شما چه می گوید می تواند کمک کند.
چگونه می توانم به این موضوع به عنوان یک چالش فکر کنم تا یک مشکل؟
یاد بگیرید که چگونه افکار خود را تقسیم بندی کنید.
کسانی که از نظر عاطفی پایدار هستند، در تقسیم بندی فوق العاده هستند – به عبارت دیگر، آنها در حصول اطمینان از اینکه بخش هایی از زندگی شان که فوق استرس زا است به بخش های خوب زندگی شان نفوذ نمی کند و هر چیزی را که به خوبی پیش می رود خراب نمی کند، شجاع هستند. بنابراین اگر محیط کار بد است، یک تصمیم جدی بگیرید که آن را با خود به خانه نبرید. بدانید که فقط به این دلیل که یک جنبه از زندگی شما آنطور که دوست دارید پیش نمی رود، به این معنی نیست که کل زندگی شما باید تحت تأثیر قرار گیرد.
نگاهی به خود بیندازید و به این فکر کنید که چه چیزی احساسات شما را تحت الشعاع قرار داده و شما را از اسبتان به زمین می اندازد. شما نمی توانید استرس را از خود جدا کنید مگر اینکه بدانید از کجا می آید.
اگر میبینید که اغلب با افکار وسواسی دست و پنجه نرم میکنید، فهرستی از 4 تا 5 موضوع دیگر که میتوانید به جای آن فکر کنید، تهیه کنید. این باعث می شود که در لحظه تغییر افکار خود را آسان تر کنید.
افکار منفی را با افکار خنثی جایگزین کنید.
اگر عادت دارید در مورد خودتان منفی فکر کنید، «مثبت اندیشی» دشوار است. در عوض، دفعه بعد که به چیزی منفی فکر می کنید، آن فکر را با چیزی واقع بینانه تر جایگزین کنید. هنگامی که عادت به تفکر واقع بینانه را پیدا کردید، شروع به مثبت اندیشی آسان تر خواهد بود.
به عنوان مثال، به جای اینکه فکر کنید: «من آشپز وحشتناکی هستم. من هرگز در این کار خوب نخواهم بود!» سعی کنید به خودتان بگویید: “اگر به تمرین ادامه دهم، در آشپزی بهتر خواهم شد.” این یک فکر واقع گرایانه تر است، و همچنین پذیرفتن آن برای یک مغز منفی، آسان تر از چیزی مانند “من بهترین آشپز هستم!”
در اطراف افراد با ثبات عاطفی باشید.
اگر دائماً در اطراف افرادی هستید که نوسانات خلقی دارند یا ثبات ندارند، بهتر است با افراد جدیدی ملاقات کنید. درام هی عاطفی می تواند به طرز شگفت انگیزی مسری باشد. اگر متوجه میشوید که بهطور مرتب درگیر داستان دوستانتان میشوید، سعی کنید زمان کمتری را با آنها بگذرانید یا در صورت لزوم، تماس خود را به طور کامل قطع کنید.
وقتی در اطراف افرادی هستید که از نظر عاطفی سمی هستند، ممکن است احساس اضطراب، بی اعتمادی و حتی ترس برایتان عادی شود. اگر دوستی دارید که شما را خسته و ناراحت میکند، احتمالاً او دوستی سمی است.
مالک احساسات خود باشید.
احتمالاً قبلاً به شما گفته شده است که “هیچ کس جز خودتان نمی تواند شما را عصبانی کند” یا چیزی مشابه. و این درست است – احساسات شما از درون شما سرچشمه می گیرد و تنها شما می توانید انتخاب کنید که چگونه به آنها واکنش نشان دهید. فقط به این دلیل که شخصی با ماشین شما تصادف کرده است، به این معنی نیست که عصبانیت امروز شما تقصیر اوست. بنابراین دفعه بعد که از دست کسی عصبانی شدید، یک قدم به عقب بردارید، به این فکر کنید که این احساس از کجا می آید و تشخیص دهید که قدرت انتخاب واکنش خود را دارید.
دفعه بعد که احساس کردید شخص دیگری شما را به آخرین حد عصبانیتتان می رساند، به جای اینکه داغ کنید و عصبی شوید، یک نفس بکشید و دور شوید. توهین آشکاری را انجام ندهید، به آن فکر کنید و در منطقه امن خود بمانید. اکنون کنترل بیشتری بر موقعیت و احساسات خود دارید.
ارزشهای شخصی شما بخش اصلی شخصیتی است که شما میخواهید باشید. با آگاهی بیشتر از این عوامل حیاتی در زندگی خود، می توانید از آنها به عنوان راهنمایی برای انجام بهترین انتخاب در هر شرایطی استفاده کنید. برخی از تصمیمات زندگی در واقع در مورد تعیین این است که برای چه چیزی بیشتر ارزش قائل هستید. وقتی بسیاری از گزینهها معقول به نظر میرسند، میتوانید بر ارزشهای خود تکیه کنید تا شما را در مسیر درست راهنمایی کنند.
همه گاهی دروغ می گویند، درست است؟ اما هنگامی که کودکان دروغ می گویند، والدین تمایل دارند بیش از حد واکنش نشان دهند و دروغ گفتن از نظر رشد برای کودکان 3 تا 5 ساله طبیعی است. دروغ گفتن به کودکان این امکان را میدهد که مرزهای بین خیال و واقعیت را امتحان کنند، از خود در برابر عواقب اعمالشان محافظت کنند و بهتر درک کنند که دیگران چگونه فکر می کنند. همه دروغ می گویند، از جمله کودکان در واقع، کودکان با رشد، مشاهده و یادگیری در طول زمان یاد میگیرند که دروغ بگویند و در حالی که هراز گاهی دروغ گفتن طبیعی است،
دروغ گفتن می تواند مشکل ساز شود: نکته کلیدی این است که قبل از پرداختن به نگرانی های خود ابتدا انگیزه پشت این دروغ فرزندتان را درک کنید. ممکن است کودکان به دلیل خجالت کشیدن دروغ میگویند و برای آزمایش محدودیتها یا برای جلوگیری از آسیب رساندن به احساسات دیگران، دروغ گفته باشند ، ولی با این حال، نوجوانان بزرگتر بیشتر با هدف فریب دادن دروغ می گویند.
10 حقیقت جالب برای بچه ها وجود دارد که اکثر والدین نمی دانند؟ بسیاری از این حقایق جالب هستند و شما را شگفت زده خواهند کرد. به عنوان مثال، آیا می دانستید که جوانه های چشایی بچه ها دو برابر بزرگسالان است؟ یا اینکه اندازه مغز نوزاد در سال اول سه برابر می شود؟ کنجکاوی ادامه دهید تا در مورد این حقایق بیشتر بدانید!
1. بچه ها جوانه های چشایی بیشتری نسبت به بزرگسالان دارند
بچهها جوانههای چشایی بیشتری نسبت به بزرگسالان دارند – در مقایسه با 5000 جوانه چشایی که بزرگسالان دارند، به 10000 میرسد. به همین دلیل است که آنها می توانند ریزه خوار باشند!
2. اندازه مغز نوزاد در سال اول سه برابر می شود
در طول سال اول زندگی، مغز نوزادان تقریباً سه برابر می شود. این رشد باورنکردنی به دلیل تحریک ناشی از تعامل آنها با دنیای اطراف است.
3. بچه ها انرژی بیشتری نسبت به بزرگسالان دارند
بچه ها قدرت خیلی بیشتری نسبت به بزرگسالان دارند و باید آن را بسوزانند! اکثر بچه ها در طول یک جلسه بازی معمولی حداقل 300 کالری می سوزانند و برخی از بچه ها آنقدر ورزشکار هستند که می توانند 600 کالری یا بیشتر بسوزانند.